توسعه محتوای فارسی در اینترنت

داشتم به آمار سایت نگاه می کردم، دیدم سایتهای متعددی به یکی از پستهای من لینک داده اند. خوب که دقت کردم دیدم اشتباه می کنم، همه آنها این مطلب را بدون ذکر منبع کپی فرموده اند و چون تصاویر روی هاست بنده بوده، لینک داده شده ام… متاسفانه محتوای بسیاری از سایتها و وبلاگهای فارسی، کپی مطالبی است که دیگران برای آن زحمت کشیده اند؛ هر چند با این کار به گسترش حجم مطالب فارسی در محیط وب کمک می شود! لیکن محتوای فارسی که افزایش نمی یابد. نکته جالب این است که در خیلی از موارد وقتی عبارت کپی شده را جستجو کنید سایتهای معلوم الحال زیادی قبل از سایت اصلی تولید کننده محتوا در گوگل لیست می شوند!

این موضوع درد دل خیلی از آدمها در محیط مجازی است ولی بد نیست هر از چند گاهی تکرار شود شاید که مفید افتد!

Share

دین، دنیا، انتخابات

انتخابات اخیر اتفاقات نامبارکی را سبب شد؛ چه بسیار دوستانی که از یکدیگر قهر کردند، چه بسیار همسایگانی که با هم دعوا کردند و چه بسیار خونهایی که ریخته شد! گویا برخی آنقدر طرفداری از یک کاندیدا را مهم می دانند که حاضرند روابط چندین ساله خود را بر هم بزنند تا دوستان خود را برای دنیای دیگران از دست بدهند!

خاطره ای از استاد مظاهری (به نقل از سایت الف)
علی گرمی:
حقیر در سال ١٣۶٢و در آستانه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی (احتمالا دوره دوم) باتفاق چند تن از دوستان، در قم و در محضر معظم له بودم. ایشان با اشاره به تبلیغات انتخاباتی، مطلبی را با این مضمون فرمودند: “انتخابات و تبلیغات آن مانند خواب خوش یک جوان است . برایش خیلی جذاب و دارای خوشی فراوان است اما وقتی صبح از خواب بر میخیزد، متوجه می شود که واقعیت نداشته و صرفا یک خواب بوده است و بدتر از همه این که زحمتی نیز بر گردنش افتاده تا بتواند نماز صبحش را [قضا] کند. انتخابات تمام می شود، ناگاه متوجه می شوی که برادرت با تو قهر کرده، با همسایه ات قطع رابطه کرده‌ای، به واسطه فلان کاندیدا و جانبداری از او، با برخی دوستان قدیمی مجادله و مشاجره کرده ای و بدتر از همه اینکه برای حمایت از فرد مورد علاقه ات از دین و ایمانت نیز گذشته ای. وقتی انتخابات تمام شد متوجه می شوی که یک نفر به مجلس راه یافته، اما تو همه چیزت را از دست داده و همه کسانت را از خود رانده‌ای. و در یک کلام، آخرت خود را خرج دنیای دیگران نموده‌ای؟

Share

اینو ننویس، مثل من ننویس!

می گویند دروغگو بالاخره رسوا می شود! ظاهرا متقلب هم می تواند رسوا شود.


وقتی برگه این آقا را تصحیح می کردم کلی فکر کردم ببینم منظور از این جمله (که دورش را بیضی کشیده ام) چه بوده؛ فهمیدم ایشون برگه اش را به دوستش داده و گفته این جمله اول پاسخ را ننویس و طوری ننویس که تقلب فاش شود. لیکن دوست ایشان که خیلی هول بوده دقیقا این جمله را که نباید می نوشت نوشته بود! و البته خدا بهشون رحم کرد…

Share