نظرسنجی

با سلام خدمت دانشجویان عزیز

۵ تا سوال هست که مایلم نظر دوستان را در مورد آنها بدانم. تمنا می کنم به دور از طنز و شوخی و با دقت به آنها پاسخ دهید. نوشتن اسم و رسم الزامی نیست، ولی مقطع تحصیلی و سال ورود به این مقطع را لطفا بنویسید. ممکن است بعدا این پست را با نظراتش در سایتهای خبری منتشر کنم.

۱. دلخوشی شما در حال حاضر چیست و گمان می کنید این دلخوشی تا چه مدتی ادامه خواهد داشت؟ منظورم از دلخوشی چیزی است که هر شب که می خوابید امید دارید روز بعد را با آن دلخوشی یا امید به آن سپری کنید. (انگیزه)

مثلا بنده در دوران دانشجویی یک مدتی دلخوش بودم که دارم در نوشتن یک برنامه خاص، کمک می کنم. طوری که تا دیر وقت (گاهی ۱۰-۱۱ شب) مشغول کار بودم و صبح هم بعد از نماز صبح نمی خوابیدم و ساعت ۶-۷ صبح  به شرکت می رفتم! در آن ایام خوابم نوعا بیش از ۵ ساعت نبود.

اگر نمی دانید که دلتان به چه چیزی خوش است این موارد را بخوانید شاید یادتان آمد!: درس خواندن، مطالعه کتابهای غیردرسی، فعالیتهای سیاسی، دانشجو بودن، گوش دادن به موسیقی خاصی، دیدن فیلمها و سریالهای تلویزیون یا ماهواره، زندگی در کنار پدر و مادر، زندگی خوابگاهی در کنار دوستان، شرکت در فعالیتهای مذهبی اجتماعی مثل نماز جمعه و ادعیه دست جمعی، شرکت در انجمن های علمی یا سایر، فعالیت در شبکه های مجازی خارجی مثل فیس بوک و گوگل پلاس یا داخلی مثل تبیان و دوره  و فیس نما، وبگردی هدفمند، وبگردی بدون هدف، عبادات و اذکار فردی مثل کمک به هم نوع، رفتن به زیارت، نمازهای واجب و مستحبی، فعالیتهای جوان پسند مثل رانندگی با سرعت بالا، رانندگی با گوپس گوپس زیاد، فعالیتهای خیابانی! مثل چشم چرانی و تیکه پرانی، ارتباط با جنس مخالف به قصد ازدواج!، یا هر دلخوشی دیگری که شب را به امید آن صبح می کنید و برعکس.

 

۲. هدفتان در زندگی چیست؟ آیا اهداف کوتاه مدت و بلند مدتی دارید یا منتظرید دوره تحصیلتان تمام شود بعدا فکر خواهید کرد؟ آیا شده تاکنون در باب فلسفه وجودی خودتان فکر کنید؟

مثلا یکی از اهداف کوتاه مدت اکثر جوانان ازدواج است. اما در مورد بلند مدت که بیشتر منظورم هدفی است که تا آخرین نفس بتوان به سمت آن حرکت کرد آیا چنین هدفی دارید؟ اصلا چنین هدفی هست؟ آیا رابطه ای بین دلخوشی (سوال قبل) و اهداف وجود دارد؟

 

۳. زندگی بدون ایدوئولوژی بهتر است یا با ایدوئولوژی؟ یعنی هیچ دین و آیینی نداشته باشیم بهتر است یا اینکه دینی داشته باشیم که هیچ چیزی از ما نخواهد انجام دهیم یا دینی داشته باشیم که ما را مقید کند برخی وظایف را انجام دهیم؟ شما در حال حاضر ایدوئولوژی خاصی دارید؟ آیا به آن عمل می کنید؟ مثلا اگر مسلمان هستید آیا تقید به نماز دارید یا نه؛ فرصت شد می خوانید، نشد هم اتفاق خاصی نیفتاده.

 

۴. با توجه به اینکه از نیازهای فطری انسان، دوست داشتن و دوست داشته شدن است، به نظر شما به چه کسی یا کسانی باید عشق ورزید؟ آیا در عشق ورزیدن تنها دل خودمان ملاک است یا دین را هم باید در نظر گرفت؟

پاسخ نوعی شما می تواند شامل موارد زیر باشد: همسر، پدر و مادر و فرزندان، دوستان، برخی بازیگران فیلمها یا بازیکنان ورزشی، افراد سیاسی مثل رهبران کشورها و احزاب، خوانندگان ترانه ها، شخصیتهای برجسته مذهبی، … لطفا اسم ببرید.

 

۵. آیا به وجود منجی (به طور خاص حضرت ولی عصر (عج) ) اعتقاد دارید؟ تا چه میزان؟ مثلا اینکه می گویند ایشان زنده اند و اعمال ما هر دوشنبه و پنجشنبه بر ایشان عرضه می شود را می پذیرید؟

 

با توجه به وجود نظرات اسپم فراوان که به طور خودکار توسط  روبوتهای اینترنتی تولید می شود نظرات دوستان پس از تایید منتشر خواهد شد.

Share

دین، دنیا، انتخابات

انتخابات اخیر اتفاقات نامبارکی را سبب شد؛ چه بسیار دوستانی که از یکدیگر قهر کردند، چه بسیار همسایگانی که با هم دعوا کردند و چه بسیار خونهایی که ریخته شد! گویا برخی آنقدر طرفداری از یک کاندیدا را مهم می دانند که حاضرند روابط چندین ساله خود را بر هم بزنند تا دوستان خود را برای دنیای دیگران از دست بدهند!

خاطره ای از استاد مظاهری (به نقل از سایت الف)
علی گرمی:
حقیر در سال ١٣۶٢و در آستانه برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی (احتمالا دوره دوم) باتفاق چند تن از دوستان، در قم و در محضر معظم له بودم. ایشان با اشاره به تبلیغات انتخاباتی، مطلبی را با این مضمون فرمودند: “انتخابات و تبلیغات آن مانند خواب خوش یک جوان است . برایش خیلی جذاب و دارای خوشی فراوان است اما وقتی صبح از خواب بر میخیزد، متوجه می شود که واقعیت نداشته و صرفا یک خواب بوده است و بدتر از همه این که زحمتی نیز بر گردنش افتاده تا بتواند نماز صبحش را [قضا] کند. انتخابات تمام می شود، ناگاه متوجه می شوی که برادرت با تو قهر کرده، با همسایه ات قطع رابطه کرده‌ای، به واسطه فلان کاندیدا و جانبداری از او، با برخی دوستان قدیمی مجادله و مشاجره کرده ای و بدتر از همه اینکه برای حمایت از فرد مورد علاقه ات از دین و ایمانت نیز گذشته ای. وقتی انتخابات تمام شد متوجه می شوی که یک نفر به مجلس راه یافته، اما تو همه چیزت را از دست داده و همه کسانت را از خود رانده‌ای. و در یک کلام، آخرت خود را خرج دنیای دیگران نموده‌ای؟

Share