سنگ پای قزوین

۱- سنگ پای …

متن زیر نوشته دانشجوی کارشناسی ارشدی است که برگه اش را سفید تحویل داده!

بعدش هم طی تماس حضوری مطلب را تفهیم کردند و الان هم طی ایمیلی فرموده اند که:

میدونم انتظارم زیاده،ولی خواهش میکنم نمره پاسی۱۲ رو بمن بدهید،ممنون میشم بخدا،درس ها زیاد ومشکل هستند.

به امید فردایی بهتر

۲- ادیسون

این هم لابد ناشی از استرس امتحان است که در دنیای الکترونیک ولتاژ ۲۶۰۰۰ ولت پیدا می شود!

Share

چرا نمرم نمیگیره مگه عقل من از سنگه

دیگر ظاهرا سنت شده است که دانشجویان آخر برگه های امتحانی، داستان بنویسند و درد دل کنند. فرقی نمی کند که در انتهای برگه سوال خواهش کنی که داستان ننویسید یا حتی تهدید کنی. دانشجوست و کار خودش را می کند! این البته چندان مشکل ساز نیست چون کتبی است و نگاه به نگاه نمی افتد و حتی گاهی تنوعی می شود در بین فرایند خسته کننده تصحیح برگه.

مشکل آنجایی است که پس از امتحان و مخصوصا اعلام نتایج، به تذکر کتبی و ایمیل و راه حلهای قانونی اکتفا نمی کنند و اعتراض را به کف خیابانها می کشند! به اتاق استاد که می آیند (که البته گاهی این آمدن شکل حمله به خود می گیرد)، سفره دلشان را باز می کنند گویی دو گوش رایگان یافته اند تا هر چه مشکل دارند برایش بیان کنند. اینجا دیگر کار مشکل می شود، آنقدر که بسیاری از اساتید ترجیح می دهند بعد از پایان امتحانات به غیبت صغری بروند.

نمی شود به درد دلهای یک انسان گوش کنی و بعدش بر اساس عدالت نمره بدی؛ می شود؟ برای من که کار سختی است. هم باید مراعات دانشجو را کرد و هم جانب عدالت را کنار نگذاشت…

این شعر را پارسال در جایی دیدم مناسب حال و روز دانشجوهاست در پایان ترم:

تو دانشگاه گرفتارم
چشام گم کرده استادو
بگیر از این دل زارم
عذاب و گریه و دادو

***

چرا نمره نمیگیرم؟
مگه مغز من از سنگه
حنای من چرا پیش
تو ای استاد بی رنگه؟؟

***

میان فاصله ام تا ۱۰
خودت گفتی که کوتاهه
از این نمره که من بردم
چقدر تا افتادن راهه؟؟

***

می خوام درسخون بشم اما
این استادا نمیذارن
تو آزمونهای پایان ترم
سوال سخت میارن!!

از این که بگذریم، یک اتفاق جالبی الان متوجه شدم و آن اینکه رتبه وبلاگم در گوگل (Google page rank) از ۲ به ۳ ارتقاء پیدا کرده!

Share

امتحان

۱. اربعین حسینی بر شیعیان حضرتش تسلیت باد.

۲. ایام الله دهه فجر بر ایرانیان انقلابی مبارک باد.

۳. امتحانات که تمام می شود، تازه کار معلمان شروع می شود. تصحیح برگه! و ما ادریک ما تصحیح برگه! واقعا کار سختی است. مخصوصا اگر بخواهی مثلا رعایت عدالت هم بشود. خدا را شکر ماراتن تصحیح برگه حدود ۲۰۰ نفر در ۵ درس مختلف تمام شد. امیدوارم که وقتی برگه اصلی ما صحیح می شود شرمنده رب خویش نباشیم.

Share

اینو ننویس، مثل من ننویس!

می گویند دروغگو بالاخره رسوا می شود! ظاهرا متقلب هم می تواند رسوا شود.


وقتی برگه این آقا را تصحیح می کردم کلی فکر کردم ببینم منظور از این جمله (که دورش را بیضی کشیده ام) چه بوده؛ فهمیدم ایشون برگه اش را به دوستش داده و گفته این جمله اول پاسخ را ننویس و طوری ننویس که تقلب فاش شود. لیکن دوست ایشان که خیلی هول بوده دقیقا این جمله را که نباید می نوشت نوشته بود! و البته خدا بهشون رحم کرد…

Share