River in the heaven for AhlulBayt – Inna Fil Jannati – Song by Sami Yusuf

آلبوم جدید سامی یوسف با نام برکت، به آهنگی در مورد اهل بیت مزین است که برکت این آلبومش هم خواهد شد. البته ناگفته پیداست که این خواننده هم گرفتار حملات شدید وهابیها خواهد شد!!
متن فارسی:
همانا در بهشت نهری از شیر است
برای علی و حسین و حسن
هر کس دوستدار آنها باشد
بدون غم وارد بهشت می شود
حب اهل بیت بر ما واجب است
و با این دوستی از غصه ها هراسی نداریم
 منبع روایتی که بیان می کند این شعر را فرشتگان بر گهواره حسنین می خوانده اند: نوای گهواره جنبان حسین زهرا
Sami Yusuf, Islamic singer, releases his haunting new debut single “Inna Fil Jannati” from his new album Barakah (scheduled for release 01 Feb 2016). This beautiful traditional Islamic piece and poem is about the love for the Ahl al-Bayt (or household of the Prophet [pbuh]).
In a narration (Bihar AlAnvar, V 44, P 194) from the prophet, its said that this poem is narrated by Gabriel for Imam Hassan (as) and Imam Hussein (as), sons of Fatiam (sa) while they were in cradle.
Poem Translation:
Surely, a river of milk flows in heaven
For the sake of Ali, Hussein, and Hassan
Whosoever loves them
Enters Paradise without sadness
Love of #AhlulBeyt (prophets family) is obligatory to us
And with this love we do not fear tribulations
Poem of the Gabriel for Ahlulbayt (as) - Singer Sami Yusuf - Shia Truth

Poem of the Gabriel for Imam Ali, Imam Hassan and Imam Hussein

Listen to this song from Sami Yusuf, Islamic Singer (Youtube link).

See more Shia Quotes at Shia Truth.
#SamiYusof
#AhlulBayt
#Song

 

Share

بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی

گر تو خواهی پس از این زندگی ساده کنی

باید اول کمک از مردم افتاده کنی

خویش تسلیم به تقسیم فرستاده کنی

«بشنو این نکته که خود را ز غم آزاده کنی

خون خوری گر طلب روزی ننهاده کنی»

*******

آخر ای خواجه از این دار جهان، خواهی شد

زیر خاک عمل خویش، نهان خواهی شد

سالها خاک ره راهروان خواهی شد

«آخرالامر گل کوزه گران خواهی شد

حالیا فکر سبو کن که پر از باده کنی»

*******

ای دل آنقدر به طاعات و عبادات مَلاف!

چون که باطل بُوَد البته وضو زآب مُضاف

تا نه‌ای محرمِ از غیرِ، نکو نیست طواف

«تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف

مگر اسباب بزرگی، همه آماده کنی»

*******

ای لب لعل تو، سرمایه‌ی خیر و برکات

سبزه خط تو داده است به ما خط نجات

حسن از خرمن حُسن تو گرفته است زکات

«اجرها باشدت ای خسرو شیرین حرکات!

گر نگاهی سوی فرهاد دل افتاده کنی»

*******

مسمطی از زنده یاد احمد عابد نهاوندی (مرشد چلویی) بر روی شعری از حافظ
برگرفته از کتاب «رفیق آدمها»

Share

در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است، هست؟

در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است   ***   صُراحی می ناب و سفینه غزل است
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است   ***   پیاله گیر که عمر عزیز بی‌بدل است
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس   ***   ملالت علما هم ز علم بی عمل است
به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب   ***   جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است
بگیر طره مه چهره‌ای و قصه مخوان   ***   که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت   ***  ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش   ***   چنین که حافظ ما مست باده ازل است

نسخه صوتی

منبع: غزل شماره ۴۵ دیوان حافظ (نسخه رومیزی گنجور)

Share

یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند

مردان خدا پرده‌ی پندار دریدند
یعنی همه‌جا غیر خدا یار ندیدند
هر دست که دادند، همان دست گرفتند
هر نکته که گفتند، همان نکته شنیدند
یک طایفه را بهر مکافات سرشتند
یک سلسله را بهر ملاقات گزیدند
جمعی به در پیر خرابات خرابند
قومی به بر شیخ مناجات مریدند
یک فرقه به عشرت درِ کاشانه گشادند
یک زمره به حسرت سرِ انگشت گزیدند
یک جمع نکوشیده رسیدند به مقصد
یک قوم دویدند و به مقصد نرسیدند
فریاد که در رهگذر آدم خاکی
بس دانه فشاندند و بسی دام تنیدند
همت طلب از باطن پیران سحرخیز
زیرا که یکی را ز دو عالم طلبیدند
زنهار مزن دست به دامان گروهی
کز حق ببریدند و به باطل گرویدند
چون خلق درآیند به بازار حقیقت
ترسم نفروشند متاعی که خریدند
مرغان نظرباز سبک‌سیر «فروغی»
از دامگه خاک بر افلاک پریدند

Share