ادبیات نوین دانشجویی

۱. ابراز تاسف دانشجو برای استاد از بابت نگرفتن نمره

با سلام
بنده متاسفم برای شما که وضعیت یه بنده گرفتار خدارو درک نکردید لطفا از این به بعد سنگ اهل بیتو به سینه نزنید
لباس سیاه اهل بیت پوشیدن مسئولیت داره درک عمیق احتیاج داره ما هم که قسم دروغ نخوردیم میگید قسم نخورید، اون قسم دروغه آقا.
من که وضعیتمو گفته بودم حالا ۷.۷۵ با ۹.۷۵ چه فرقی برام میکنه ای خدا بگم چیکارت کنه

من که یوزر پسمو داده بودم گفتم وضعیت بندرو چک کنید آخه چرا اینکارو با من کردید؟
بازم اگه کاری می تونید برای من انجام بدید دریغ نفرمایید من هنوزم گرفتارم
خدا بندرو و شمارو عاقبت بخیر کنه. ببخشید اسائه ادب کردم (مجبور شدم بگم)یا علی

۲. ابراز تاسفی دیگر و نیت خوانی برای تلفظ یک کلمه!

باسلام و عرض خسته نباشید

در مورد نکته ای که در مورد تلفظ حرف C…nt در کلاس جلوی دوستانم اشاره کردید، باید بگویم که تلفظ بنده اشتباه نبود.

رجوع کنید به:

یا فایل تلفظ را دانلود نمایید.

هر چند که تیر (سخن) رها شده از کمان دوباره به کمان باز نمی گردد و با فرض انکه شما نمی دانستید این کلمه دو تلفظ دارد و با در نظر گرفتن اینکه هیچ انسانی خالی از عیب نیست، ولی خالی از لطف نبود که  ذکر شود بیان این نکته ی (ناصحیح) توسط شما به چند دلیل بسیار جای تاسف دارد:

۱-      نیت و لحنی که شما در لحظه ی بیان این نکته ی (ناصحیح) داشتید و هدف ناسالم و بدخواهانه ای که در پس آن بود.

۲-      بیان این نکته از زبان شما که همواره در نظر ما به عنوان یک استاد اخلاق مدار با اسلاید های اخلاقی و زیبا بودید.

پیشاپیش از سعه ی صدر شما تشکر می شود

 

آخرالزمان است دیگر، تا ما دانشجو بودیم جرات نداشتیم به استادمان غیر از لفظ استاد بگوییم، حالا “تو” کلمه محترمانه ای است که استفاده می شود. این دو ایمیل قابل انتشار بودند؛ ایمیلهای غیرقابل انتشار زیادند!

Share

مرده خواری

امشب، یکی از همکاران عزیز به شب نشینی ما آمد. گفت عاشورا به ده ملا رفته بودم، آنجا سر سفره امام حسین (ع) متوجه شدم تعدادی دانشجو از دانشگاه صنعتی کنارم نشسته اند. طبق معمول داشتند بد و بیراه به اساتیدشان می گفتند. خوب که گوش کردم، فهمیدم برقی و مکاترونیکی هستند. چندی که گذشت نوبت شما شد و شروع کردند به تعریف و تمجید … چه تعریفهایی!

آن دانشجوی عزیز، از بدگویی دوستانش از اساتید ناراحت شده بود و برایم نظر فرستاده بود که اینها پیش رویتان اینگونه اند و در غیاب شما آنگونه. اینجا با القاب قشنگ صدایتان می کنند و آنجا با فحشهای ناپسند. منظور اینکه حواستان باشد…

این رفتار دانشجویان متاسفانه طبیعی شده است تا آنجا که اگر پشت سر معلمی تعریفش را بکنند جای تعجب دارد. دلیلش هم واضح است، هم ما معلمان و هم دانشجویان از اخلاق اسلامی فاصله گرفته ایم. اصلا بسیاری از ما اخلاق اسلامی را نمی دانیم. نمی دانیم که احترام چند نفر واجب است: پدر و مادر، بزرگسالان و معلم. نمی دانیم که معلم بر شاگردانش حقوقی دارد! و برعکس

من از این رفتار ناراحت نمی شوم، لیکن شما دانشجوی عزیز که باید دلت برای خودت بسوزد یا نه؟ هر عملی، یک باطنی دارد که امثال من و شما نمی بینیم ولی صاحبدلانی مثل شیخ رجبعلی خیاط، آیت الله بهجت می بینند. باطن بدحجابی آتشی است که از محل موهای زن بدحجاب تمام بدنش را فرا می گیرد. باطن نماز خوب، نور است که اطراف بدن نمازگزار را فرا می گیرد. (کتاب کیمیای محبت را بخوانید). باطن غیبت هم خوردن گوشت فرد غیبت شونده است در حالی که او مرده! تصورش هم وحشتناک است. دوستان عزیز، دانشگاه می آییم که مطلبی یاد بگیریم نه اینکه درسی را پاس کنیم. سخت گیری لازم است. این را خود شما دو سال دیگر که فارغ التحصیل شوید متوجه می شوید.

بد نیست در پایان برخی از حقوق معلم بر دانشجو را هم بیان کنیم:

از حقوق استاد بر شاگرد این است که : زیاد از او سؤال نکند. اگر کسى سؤال کرد، او پیش از استاد جواب نگوید. اگر استاد رویش را برگرداند، وى پافشارى و سماجت نکند. اگر استاد حالش مناسب نیست، دست به دامن او نگردد. با دستش به سوى او اشاره نکند. با گوشه چشم به او نگاه نکند. در محضر استاد با دیگران گفتگو و مشورت ننماید. از استاد عیبجویى نکند. نزد استاد نگوید: فلانى بر خلاف گفته شما چنین گفت . اسرار او را فاش ننماید. در محضرش غیبت نکند. هم در حضور وهم در غیاب، حافظ او باشد. غیر از سلامى که به جمع مى کند، تحیتى مخصوص خدمت استاد عرضه بدارد…. (کتاب آیین بندگی)

البته استاد هم در مقابل وظایفی دارد مثل اینکه اسامی شاگردان را بداند، با هر کدام به میزان فهمش پاسخ دهد، لباس آراسته بپوشد، به شاگردان سلام کند، با یاد خدا و دعا برای شاگردان کلاس را شروع کند و …

Share