مجله اینترنتی شهاب

امروزه اینترنت یک مشاور مهم است! عده ی زیادی از مردم قبل از اینکه از هر کسی مشورت بگیرند، سراغ موتورهای جستجو مثل گوگل و پارسی جو می روند و از اینها مشورت می گیرند. لذا صاحبان صنایع و شرکتها مرتبا تلاش می کنند در صفحات اول موتورهای جستجو ظاهر شوند تا کاربران بیشتری را جلب کنند. من هم به عنوان یک از اعضای هیات مدیره‌ی شرکت شهاب، از بدو تاسیس، نگاهم این بود که باید اکثر مشتریان ما از طریق وب جذب شوند.

ایده های مختلفی به منظور بهبود ترافیک و اعتبار سایت شرکت پیش بینی و برخی را عملیاتی کردیم. طوریکه الان برای کلمات کلیدی خاصی مثل پلاک خوان یا سامانه کنترل تردد، محصولات شرکت شهاب مثل ساتپا و آی پلاک در صفحه‌ی اول نتایج گوگل هستند. یکی از عناصر اصلی هر سایت که سبب جذب کاربران می شود، تولید محتوای منظم است. برای این کار ابتدا سعی داشتیم در خود سایت شرکت، بخشی تحت عنوان مطالب آموزشی ایجاد کنیم تا با تولید محتوای آموزشی متناسب با فعالیت شرکت، به ارتقای کیفیت سایت کمک کنیم. این ایده خیلی موفق نبود چرا که مکانیسم مشخصی برای تولید منظم محتوا نداشتیم. لذا به فکر راه اندازی یک مجله اینترنتی افتادیم.

تولد مجله شهاب

بعد از بررسی جوانب و پیش بینی راهکاری برای تولید محتوا، بر آن شدیم تا مجله ی علمی شهاب را راه اندازی کنیم. هدف این مجله، ایجاد بستری به منظور انتشار مقالات، معرفی فن آوری های روز و نقد و بررسی محصولات و ابزارهای مرتبط با هوش مصنوعی و پردازش تصویر به خصوص در حوزه ی فعالیت های شرکت است.

هم اکنون، مجله اینترنتی شهاب راه اندازی شده و در آدرس https://shahaab-co.ir/mag قابل دسترسی است.

حوزه های مرتبط با فعالیت شرکت شهاب

  1. شبکه های عصبی و یادگیری عمیق
  2. بینایی ماشین و پردازش تصویر
  3. هوش مصنوعی
  4. دوربین های تحت شبکه
  5. دوربین های هوشمند
  6. خودرو های خودران
  7. سیستم های کنترل تردد هوشمند
  8. محیط های توسعه نرم افزار مانند ویژوال استودیو، Qt، اندروید استودیو، ژوپیتر، اسپایدر و…
  9. کتابخانه های متن باز و تجاری مثل OpenCV، DLib، TensorFlow، Keras، CNTK و …

اگر شما هم به حوزه های هوش مصنوعی، بینایی ماشین، شبکه های عمیق و سایر موارد مرتبط، علاقه مند هستید و تمایل به همکاری در تولید محتوای این مجله دارید، فراخوان جذب نویسنده را مطالعه فرمایید.

Share

ازدواج یا ارتباط نامشروع؟

چند اتفاق در روزهای اخیر افتاد که تصمیم گرفتم متنی در ارتباط با رابطه دختر و پسر بنویسم:

۱) دو روز قبل، هنگام ظهر برای امری از دفترم بیرون رفتم که در راهروی دانشکده متوجه یک زوج دختر و پسر روی صندلیهای نزدیک اتاقم شدم. تماس فیزیکی ایشان زیادی غیرعادی بود… در آن لحظه تذکری ندادم و عبور کردم. تا برگردم مرتب فکر می کردم که چه کنم؟! تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم یکی از این دو نفر را به اتاقم دعوت کنم و صحبت کنم. با توجه به شرایط بغرنج، ترجیح دادم دختر خانم را دعوت کنم.
بعد از سلام، گفتم این آقا همسر شماست؟ خیر،
برادر شماست؟ خیر،
دانشجوست؟ بله
دانشجوی برق؟ نه، هر دو کامپیوتریم
گفتم چرا اجازه می دهید این قدر راحت با شما تماس بدنی داشته باشد؟ این موضوع صرفنظر از اینکه خلاف شرع و قانون است، وجهه شما را خراب می کند. لطفا رعایت کنید… ایشان هم البته مودبانه قبول کرد و رفت.


۲) جمعه شب، دانشجوی پسر ترم دومی پیام داد که می توانم با شما مشورت کنم؟ گفتم فردا صبح تشریف بیاورید.
آمد، قصه اش را گفت… دختری با ۴ سال بزرگتر از خودش با لطایف الحیلی با ایشان ارتباط گرفته و بعد از مدتی با گریه و ترفندهای زنانه، ابراز علاقه می کند! ایشان هم که پسر صاف و ساده ایست و تاکنون با جنس مخالف ارتباط خاصی نداشته، منفعل شده و مدتی درگیر هم کلامی با این دختر می شود و متاسفانه هزینه مالی قابل توجهی هم صرف ایشان می کند! بعد چند ماه متوجه می شود که این دختر، با نیات مشابهی با پسرهای دیگری هم چنین ارتباطاتی داشته و دارد ?… و خوشبختانه به محض اطلاع از این موضوع ارتباطش را قطع می کند


۳) ترم گذشته، دانشجوی پسری زنگ درب خانه مان را زد و گفت دوستم در بیمارستان بستری است و ۸۰۰ هزار تومان هزینه اش شده اگر ممکن است دو روزه به من قرض دهید! اولین سوال برایم این بود که ایشان خانه مرا از کجا پیدا کرده ? اما در آن وقت شب ترجیح دادم پول را بدهم و بعدا پیگیری کنم. رفت و پیدایش نشد و تماسهای مرا هم پاسخ نداد تا اینکه حدود یک ماه دیگر با تماس تلفنی از شماره ای ناشناس از ایشان خواستم حتما به دفترم بیاید.
قصه اش را که گفت متوجه شدم دقیقا شبیه قصه ۲ است. با این تفاوت که علی رغم مخالفتهای شدید خانواده، با دختری که او را فریفته قرار ازدواج هم گذاشته! به گفته خودش حدود ۸ میلیون (یا ۶ میلیون) هم برایش خرج کرده بود! آن هم پولهایی که به بهانه هایی شبیه آنچه برای من درست کرده بود، از اساتید و دانشجویان گرفته بود.
ایشان هم بعد از ماهها، متوجه ارتباطات متعدد این دختر با پسرهای دیگر می شود و ارتباطش را قطع می کند. گفت الان دارد در جایی از ۸ صبح تا ۸ شب برای حقوقی کمتر از ۱ میلیون کارگری می کند تا بدهیهایی که بالا آورده را بدهد…


۴) مشابه این موضوع و خیلی بدتر از آن که منجر به عقد هم شد حدود ۴ سال قبل برای آقا پسر فارغ التحصیل ارشد ما رخ داد که گرفتار یک دختر خانمی شد که حدود ۱۰ سال از خودش کوچکتر بود! بعد مشخص شد تله بوده و خانواده دختر قصد تلکه کردن پسر را داشته اند و متاسفانه طی یکسال ایشان خانه و ماشینش را از دست داد و مجبور شد طلاق هم بگیرد…


و اما چند نکته:

۱٫ دختران خوب و سالم، معمولا حیایشان اجازه نمی دهد خودشان به پسری ابراز علاقه کنند. لذا از تمام پسرهای ساده دل خواهش می کنم با یک عشوه یا پیام عاشقانه دختر، دست و پایشان را گم نکنند.

۲٫ پدر و مادر معمولا خیرخواه ما هستند. حتما چنین اتفاقهای مهمی را با آنها یا حداقل یک بزرگتر دیگر که تجربه ازدواج داشته در میان بگذارید.

۳٫ دختران ساده دل هم بد نیست به این شبه ضرب المثل که سالهای اخیر باب شده توجه کنند: پسر (بی حیا) به خاطر یک آرزوی شهوانی، ممکن است با هزار دختر دوست شود و دختر (ساده دل) برای رسیدن به هزاران آرزو، با یک پسر دوست می شود!
به عبارتی نوعا پسرهایی که به سراغ شما می آیند و قربان چشم و ابرویتان می شوند، به خاطر ازدواج نیست. کافیست گوشی ایشان را دقیقه ای امانت بگیرید و سری به فضای مجازی اش بزنید. دلشان دل که نیست، دریاست ? همین طور گفتگوهای عشقولانه است که با دریایی از دختران بیچاره رد و بدل می شود، باشد که یکی به تورشان گرفتار شود.

خواهشا مراقب پاکی خودتان باشید و اگر غریزه تان شما را تحریک می کند در اولین فرصت ازدواج کنید. ازدواج بعد از هوا و آب و غذا، مهمترین نیاز بشر است. اگر قرار باشد همه دوست بازی کنند، نسل بشر منقرض می شود. ازدواج یک پیوند الهی است که طرفین را نسبت به یکدیگر متعهد می کند در حالیکه در رابطه دوستی، هیچ تعهدی بین طرفین نیست و البته معمولا دختر خانم آسیب می بیند.

Share

مشتری مداری به سبک pay.ir و رایتل

الف) یکی دو سالی هست که مشتری درگاه پرداخت pay.ir بودم. طی این مدت، گهگاهی درگاه پرداخت غیرفعال می شد که معمولا بیش از چند روز طول نمی کشید و مختصر اطلاعی هم در پنل کاربری داده می شد! این بار اما فرق می کند، از اوایل بهمن ماه، درگاه پرداخت غیرفعال شده و اطلاع رسانی سایت و وبلاگ و توییترشان هم در حد صفر و زیر صفر است. بماند که در این دوره، انتظار می رود، رخدادهای به این مهمی، اطلاع رسانی پیامکی هم بشود. خلاصه اینکه درگاه پرداخت شرکت شهاب را از pay.ir که ظاهرا پی و اساس خوبی ندارد، به zarinpal.com که گویا سوابق زرینی دارد منتقل کردم، باشد که به زودی enamd دریافت کنیم و از دردسر درگاههای واسط خلاص شویم!
pay.ir (پی دات آی آر) - درگاه پرداخت بی صاحب
ب) اوایل کار رایتل بود که یک سیم کارت به منظور استفاده از اینترنت آن خریدم. مدتی گذشت و به دلیل یک تجربه ناخوشایند از شرکت رایتل، سیم کارتم را به همراه اول ترابرد کردم. چند ماه قبل به تامین اجتماعی رفته بودم و آنجا با باجه ثبت نام سیم کارت رایتل روبه رو شدم! تبلیغات فراوانش در تلویزیون را هم دیده بودم. به هر حال چون به دنبال یک سیم کارت جدید برای برخی امور شرکت بودم و دیدم خلوت هم هست، در ازای پرداخت مختصری پول، یک سیم کارت ثبت نام کردم که کاربرش گفت، هفته آینده فعال می شود… بیش از یک ماه گذشته و هنوز فعال نشده است. با خدمات مشتریان تماس گرفتم، بعد از اینکه تمام اطلاعات شناسنامه ای و سیم کارت قدیمی و سریال سیم کارت جدید را گرفت و کل قصه اینکه کجا ثبت نام کردی و چرا ثبت نام کردی و … آخرش گفت، این سریال ثبت نشده است و گفتگو را پایان داد! یعنی حتی نگفت راه حل چیست! به تامین اجتماعی تماس گرفتم، گفتند اون باجه موقت بوده و الان باید از رایتل پیگیری کنید! الفاتحه…
Share

ازدواج آسان – زندگی عاشقانه

ازدواج روزی را زیاد می کندمعمولا داستانهایی که در باب ازدواج و زندگی عاشقانه در کانال اطلاع رسانی ام در سروش قرار می دهم، خیلی مورد توجه قرار می گیرد. چند روز قبل داستانی از زندگی شهید منوچهر مدق در کانالم قرار دادم و باز هم با انبوهی از نظرات دانشجویان و مخاطبین کانال روبرو شدم. ابتدا داستان را بخوانید:

#داستانک عاشقانه از زندگی یک شهید

پشت چراغ قرمز خیابان شریعتی ایستاده بودیم و منوچهر هم صحبت می‌کرد. کنار خیابان یک پیرمردی که سرتاپا سفید ? یکدست پوشیده بود، در گالری بزرگی گل‌های رزی ? به رنگ‌های مختلف می‌فروخت. ولی سفیدی پیرمرد نظر من را جلب کرده بود و من احساس می‌کردم این مرد از آسمان آمده است. اصلا حواسم به منوچهر نبود که یک لحظه حجم سنگین و خیسی روی پاهایم حس کردم. یک آن به خودم آمدم دیدم منوچهر ردّ نگاهم را گرفته و فکر کرده من به گل‌ها خیره شدم، پیاده شده تا گل‌ها را برایم بخرد ?.

منوچهر همین‌طور همه‌ی گل‌ها را با دستش برمی‌داشت و روی پاهای من می‌ریخت. دو بار چراغ سبز و قرمز شد ولی همه در خیابان به ما نگاه می‌کردند و سوت و کف می‌زدند?. حتی یک نفر خانم که از نظر تیپ ظاهری با ما متفاوت بود، برگشت و به همسرش گفت: می‌بینی؟ بعد بگویید بچه حزب‌اللهی‌ها محبت بلد نیستند و به همسرانشان ابراز محبت نمی‌کنند?!

آن روز منوچهر همه‌ی گل‌های پیرمرد را خرید و روی پاهای من ریخت و من نمی‌دانستم چه بگویم و چه کلمه‌ای لایق این محبت است. غیر از اینکه بگویم بی‌نهایت دوستت دارم ?.

شهید منوچهر مدق، کتاب اینک شوکران

????????????

پی‌نوشت: زودتر ازدواج کنید و برای همسرتان گل بخرید پیش از آنکه پیر شوید ?

میوه‌ای ? که رسیده را باید چید وگرنه می‌پوسد! جوان هم حدودا از سن ۲۰ سالگی می‌رسد و باید ازدواج کند وگرنه ممکن است فاسد ‌شود.

بی‌خیالِ رسوم مادی‌گرایان و #حرف_مردم شوید و طرحی نو دراندازید. آسان ازدواج کنید! ?

????????????

بعد از این مطلب، تعداد زیادی از دانشجویان نظراتی دادند که در قسمت نظرات همین مطلب آنها را منتشر می کنم. نکته مهمی که در این نظرات متوجه شدم این بود که اکثرا جوانان ما دوست دارند زود ازواج کنند و مشکلی هم با موضوعات اقتصادی ندارند. اما والدین به جای اینکه کمک کنند که ازدواج فرزندانشان سریعتر صورت بگیرد، آنقدر موضوع را دشوار می کنند که فرزند بیچاره نمی تواند کاری از پیش ببرد. کاش والدین عزیز بدانند که اگر فرزند جوانشان به دلیل ازدواج نکردن، به گناه بیفتد، آنها در گناه وی شریکند

امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که مجردی را تزویج کند و امکان ازدواج او را فراهم نماید از کسانی است که در قیامت خداوند به آنان نظر لطف می‌کند. (وسائل الشیعه، ج. ۲۰، ص. ۴۵)
???????????

تجربیات ازدواج آسان

در بین تجربیات ازدواج ساده، مواردی داشتیم که پسر نه شغل داشته و نه خانه و نه ماشین ولی به فضل خدا بعد از ازدواج ابتدا شغل پیدا کرده و در طی ۵-۶ سال به تدریج صاحب خانه و ماشین و فرزند هم شده است. این وعده خدا در قرآن است و خدا بهترین ضامن است.
لطفا اگر شما تجربه‌ای از ازدواج آسان دارید، در بخش نظرات، به اشتراک بگذارید شاید دیگران با خواندن داستان ازدواج شما، انگیزه بگیرند.

Share

کانال ارتباطی در سروش

کانال ارتباطی حسین خسروی در پیام رسان سروش

با ظهور و بروز شبکه های اجتماعی موبایلی، وبلاگها مشتریان کمتری دارند. لذا بنده هم چند سالی هست که بیشتر مطالب را در کانال ارتباطی‌ام در پیام رسانهای موبایلی (قبلا تلگرام و الان سروش)، منتشر می کنم.

آدرس کانال اندیشه بر خط در پیام رسان سروش:

http://splus.ir/khosravi

آدرس کانال دانشگاهی بنده در پیام رسان سروش:

http://splus.ir/khosravi_edu

حدود دو سالی هست که در پیام رسان سروش هستم. الحمدلله طی یکسال گذشته، سروش پیشرفت خیلی خوبی داشته و می تواند جایگزین مناسبی برای تلگرام باشد. شما هم اگر دغدغه حمایت از تولیدات داخلی را دارید، استفاده از پیام رسانهای بیگانه را متوقف کنید و به پیام رسانهای داخلی مثل سروش، ایتا و بله بپیوندید.

Share