شهادت ده ها دانش آموز معصوم در حادثه تروریستی مدرسه سیدالشهداء کابل را تسلیت عرض می کنم.
در سالهای اخیر حملات متعددی به مراکز آموزشی شامل مدارس، دانشگاه و مراکز ورزشی شهر کابل رخ داده است که عمده آنها در بخش غربی و هزاره نشین پایتخت افغانستان بوده است.
حادثه روز شنبه در مدرسه سیدالشهدا در منطقه دشت برچی آخرین نمونه از این حملات وحشیانه بود که به کشته شدن حدود ۸۰ دانش آموز دختر خردسال افغان و زخمی شدن بیش از ۱۰۰ نفر دیگر منجر شد. این حادثه و حوادث مشابه در آستانه خروج آمریکا از افغانستان، یک نمایش کثیف است که می خواهد به دنیا بگوید حضور آمریکا باعث امنیت بوده و خروجش سبب سلب آن!
داغ تو را جنون کنم دیده ز اشک خون کنم با تن پاره چون کنم جان پدر کجاستی؟
شعر به خون نشسته ام ساز دل شکسته ام سوی من آ که خسته ام جان پدر کجاستی؟
این دل مبتلا شده ، با غمت آشنا شده خون به دل خدا شده ، جان پدر کجاستی؟
پردهی غم را بدرم سوختی و شعلهورم حاصل خون جگرم جان پدر کجاستی؟
داغ تو را جنون کنم دیده ز اشک خون کنم مویه به سووشون کنم جان پدر کجاستی؟
هر دوره انتخابات ریاست جمهوری تا چنین موقعی، فضای انتخابات به شدت گرم می شد. معمولا از شش ماه مانده به انتخابات، سفرهای نامزدها به استانهای مختلف شروع می شد و عملا تعطیلات عید یک فرصت طلایی برای تبلیغ نامزدها بود.
امسال اما کرونا و شرایط اقتصادی و رفتارهای دولتمردان، فضا را سرد کرده است. امکان تبلیغ حضوری و سخنرانی در مساجد و حسینیه ها و اماکن ورزشی گرفته شده است و حتی در ۵۷ روز مانده به انتخابات هنوز نامزدهای اصلی مشخص نشده اند. فضای مجازی هم در سردی انتخابات بی تاثیر نیست. باید پستها و مطالب بیشتری در مورد انتخابات منتشر شود… چراغ اول را با نظرسنجی آغاز کنیم! به کدام یک از نامزدهای احتمالی زیر رای می دهید؟
پی نوشت: دقت کنید که حداکثر می توانید دو گزینه را انتخاب کنید و امکان اضافه کردن گزینه جدید هم فراهم است. به عنوان مثال گزینه ی هیچکدام توسط رای دهندگان اضافه شده است. با توجه به اینکه تعداد گزینه ها زیاد است، برای دیدن تمام گزینه ها، روی فلش انتهای گزینه های نظرسنجی کلیک کنید.
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ به کدام یک از نامزدهای احتمالی زیر رای می دهید (می توانید حداکثر دو گزینه انتخاب کنید و نیز گزینه جدید اضافه کنید)؟
حدود ۱۳ سال قبل، استادم آقای پروفسور کبیر یک مقاله ای را پشت درب اتاقشان زده بودند که به نظرم جزء بهترین مقالاتی بود که تاکنون خوانده ام! بازی اعداد را متوقف کنید؛ شمارش مقالات سرعت پیشرفت علمی را کم می کند. پیشنهاد می کنم این مقاله را حتما بخوانید.
قضیه وقتی دشوار می شود که ISI نه فقط ملاک مطلق در رتبه بندی علمی کشورها و تعیین مقام و مرتبه دانشمندان می شود بلکه مقام بلندی پیدا می کند و به صورت هیکل مقدسی درمی آید که چون و چرا در مطلق بودن آن جهل و کفر به شمار می رود. در این صورت چه بسا که ISI به کلی بی فایده و حتی مضر شود. ISI را باید همان که هست بازشناخت و پذیرفت و از آن فایده برد. ISI مرکزی است که مقاله ها را فهرست می کند و البته مقاله های همه مجله ها در فهرست آن نمی آید… ما از ابتدا تلقی صحیحی از ISI نداشتیم و چون تازه وارد راه علم سنجی شده بودیم و ملاک و میزان نداشتیم (و اگر هم داشتیم و داشته باشیم به طور معمول به ملاک های خودی اعتماد نمی کنیم) ناگزیر ISI را ملاک مطلق علم و جهل فرض کردیم و به کسی که مقالاتش در فهرست ISI درج نشده است، نمره صفر دادیم و او را در علم بی صلاحیت دانستیم. این یک ظلم ساده نیست بلکه می تواند اقدامی در جهت سست کردن رشته ارتباط علم با جامعه علمی کشور و فراهم ساختن مجال برای ظاهرسازی و مقاله پردازی باشد… من یک بار اصرار به نوشتن مقاله در مجله های خارجی را دعوت به صدور کالای علم به خارج و نوعی مهاجرت روحی دانشمندان خواندم. کسانی آزرده شدند. اگر سخن من خطا است آزردگی چه وجهی دارد؟ به جای آزرده شدن بیایند بطلان آن را نشان دهند و بگویند پژوهش کردن و نوشتن مقاله و بسته بندی کردن و صدور آن به خارج چه فوائد و محسناتی دارد.
اما پس از این زمان، متاسفانه کمتر کسی به این موضوع پرداخت و امروزه اکثر دانشگاهیان و اساتید در تلاشند که مقاله بسازند و علم تولید کنند… دو سه روز قبل خبرنامه ISC شماره ۵۸ در سامانه اداری دانشگاه برایمان ارسال شد. در همان زمان ایمیلی هم از جناب آقای دکتر کبیر دریافت کردم که یکی از جداول این خبرنامه را به چالش کشیده و گفته بودند این معیارها تماما مبتنی بر مقاله است و جا دارد که اساتید دانشگاه واکنشی نشان دهند.
ابتدا خوب است جدول را ببینید. این جدول معیارهای رتبه بندی دانشگاههای جهان اسلام را نشان می دهد. همان طور که ملاحظه می کنید در این جدول ارتباط با صنعت هیچ جایی ندارد. حتی معیارهای آموزش و نواوری هم بر اساس مقاله تعریف شده اند. این حجم از پرستش مقاله فقط در ایران امکان پذیر است! بنده در پاسخ به ایمیل استادم متنی را نوشتم که بد نیست اینجا هم منتشر شود:
متاسفانه نگاه کمّی به مقوله تولید علم و دل خوش کردن به معیارهای رتبه بندی داخلی و جهانی که حقا و انصافا ابزاری برای استعمار پژوهشگران جهان سوم است، فاتحه ی پژوهشهای کاربردی را خوانده است. آن قدر ماجرا تلخ شده که اگر دانشجوی دکترا بخواهد یک مسئله ای از صنعت را حل کند، استاد راهنما و کمیته داوران پروپوزال، با آن مخالفت می کنند چرا که ممکن است مقاله ی زیادی از آن استخراج نشود. فی الحال نقش مقاله برای اساتید، نقش اسباب بازی است برای کودکان. نظام سلطه این اسباب بازی را برای ما ساخته و معیارهایش را پرداخته است. برایمان کف می زند که احسنت! چقدر تولید علم تان رشد دارد! ما هم مثل کودکی که تعدد اسباب بازیهایش را به رخ سایر کودکان می کشد، پروفایل گوگل اسکولارمان را به رخ می کشیم که آی نفس کش! من h-index ام چنین است و جزء دانشمندان یک درصد برتر عالمم و سر بلند می کنیم و چه بسا به سایر همکاران هم نگاهی عاقل اندر سفیه بیندازیم که خاک بر سرت، تو h-index ات چقدر پایین است… حال آنکه خودمان می دانیم این علم، مفتش گران است.
علم واقعی را امثال دکتر فخری زاده و شهید تهرانی مقدم تولید می کردند و می کنند. آنها که خوب می دانند از مقاله، بخاری گرم نمی شود و به دنبال علمی بودند و هستند که به عمل درآید.
سرتان را درد نیاورم… این موضوع حل نخواهد شد مگر با یک کودتای تمام عیار در وزارتخانه و دانشگاهها. وزارتخانه ما عنوان اسمی اش علوم، تحقیقات و فناوری است، لیکن عنوان واقعی آن وزارت تولید مقاله است. باید وزیری انتخاب شود که مقاله برایش بت نباشد. باید روسای دانشگاهها افرادی انتخاب شوند که علمشان را با عمل درآمیخته باشند و باید آیین نامه ارتقا طوری عوض شود که مقاله در آن نقش خدا را نداشته باشد. شاید راه انداختن یک کمپین برای اصلاح ساختار وزارتخانه، کمکی بکند.
امیدوارم به زودی دولتمردان به این نتیجه برسند که اهمیت دادن زیاد به مقاله، سبب کاهش کیفیت علم و گسست بیشتر دانشگاه از صنعت می شود. باید به جای اینکه دانشجویان و اساتید را به سمت تولید مقاله سوق دهیم، به سمت حل مشکلات واقعی جامعه و صنعت حرکت دهیم. این کار نیازمند حمایت همه جانبه وزارتخانه است و آیین نامه ارتقاء هم باید به طور مبنایی تغییر کند.
یَا رَبِّ إِنَّ لَنا فِیکَ أَمَلاً طَوِیلاً کَثِیراً، إِنَّ لَنا فِیکَ رَجاءً عَظِیماً ، عَصَیْناکَ وَنَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتُرَ عَلَیْنا، وَدَعَوْناکَ وَنَحْنُ نَرْجُو أَنْ تَسْتَجِیبَ لَنا پروردگارا، ما را به حضرتت آرزوهاى بسیار و امید بزرگی است، تو را نافرمانی کردیم و امید پرده پوشی داریم و تو را خواندیم و امید اجابت داریم مفاتیح الجنان تصویر تولید شده توسط نرم افزار بیـنات