راز بزرگ زندگی

حدود یک سال پیش فیلم مستندی با نام راز از شبکه‌‏ی چهار پخش شد که من از دیدنش بسیار لذت بردم. خیلی دوست داشتم این فیلم را گیر بیارم و دوباره ببینم. چندی پیش به لطف سایت معظم پی‏‌سی‌‏دانلود این فیلم را دریافت کردم و با دقت کامل دیدم. این فیلم بسیار تاثیرگذار و زیباست. بحث اصلی این فیلم پیرامون قانون جاذبه است. جاذبه‏ ای که تنها شامل افتادن سیب از درخت نمی‏‌شود بلکه در همه چیز و همه جا جریان دارد؛ حتی در افکار و رویاهای ما. من جسته گریخته نکاتی از این فیلم یادداشت کرده‏ام که در اینجا ذکر می‏کنم.

● ۱% مردم مالک ۹۶% ثروتهای جهان هستند! این افراد الزاما انسانهای زورگو و ستمگری نیستند، بلکه همه‏ی آنها راز بزرگ زندگی را کشف کرده‏اند.
● افکار جسم نیستند ولی فکر رو میشه اندازه گرفت. به چیزی که مداوم فکر کنی تبدیل به واقعیت میشه. مشکل این است که اکثر ما به چیزهایی که نمی‏خواهیم برایمان اتفاق بیفتد فکر می کنیم و همیشه هم تعجب می کنیم که چرا اتفاق می‏افتند اونم بارها و بارها(مثل برگ جریمه!!)
● برای قانون جاذبه مهم نیست که چه چیزی از نظر شما خوب و چه چیزی بد است، اگر شما در کناری بنشینید و مدتها به بدهکاریهایتان فکر کنید، اینها سیگنالهایی است که به طبیعت تزریق می‏کنید و مسلما عکس العمل آن را درخواهید یافت!
● کائنات بر پایه جاذبه بنا شده‏اند.
● اگر شما از یک ساختمان بلند بیفتید مهم نیست که آدم خوبی هستید یا بد، حتما می‏خورین زمین!
● دلیلی ندارد اگر شما این موضوع را درک نمی‏کنید، آن را رد کنید. شما ممکن است ساز و کار الکتریسیته را هم درک نکنید ولی تمام وسایل الکتریکی را استفاده می‏کنید.
تمام چیزهایی که زندگی شما رو در بر گرفته، حتی چیزهایی را که از آنها شکایت دارید، خودتان جذب کرده ‏اید! البته مسلما شما در اولین برخورد، این موضوع را نخواهید پذیرفت: من اون تصادف وحشتناک رو جذب نکردم، من اون بدهکاری بزرگ رو جذب نکردم ولی واقعیت اینه که شما اونها رو جذب کرده‏اید؛ این یکی از سخت ترین فرضیه‏هایی است که باید پذیرفت.
● احساسات نعمت بزرگی است که به ما داده شده و به ما می‏فهماند که چه چیزی را داریم جذب می‏کنیم. از دیدگاه ما تنها دو نوع احساس وجود دارد: خوب و بد؛ احساس گناه،عصبانیت، ناامیدی و… احساسات بد هستند. اینها به ما می‏گویند که آن چیز که اکنون به آن فکر می‏کنید آن چیزی نیست که می‏خواهید.
● دقیقا اون چیزی که احساس می‏کنید برایتان اتفاق می‏افتد نه آن چیزی که فکر می‏کنید، به همین دلیل است که هرگاه با حالت اخم از خواب بیدار می‏شوید، اون روز همش بد می‏آورید!
همین الان می‏تونید شروع کنید به احساس سلامتی، احساس ثروتمندی، احساس عشقی که شما رو در برگرفته؛ و اتفاقی که می‏افته اینه که جهان هستی به ترانه‏ی زیبای شما پاسخ خواهد داد!
● وقتی احساس شکست می‏کنید، خیلی زود می‏توانید این احساس را عوض کنید، کافیست به یک موسیقی زیبا گوش کنید یا آواز بخوانید یا به یک چیز زیبا فکر کنید.
● سه گام مهم برای رسیدن به مقصود: طلب،پاسخ طبیعت به نیاز شما و دریافت پاسخهای مثبت از طبیعت! Ask, Answer, Receive …
● شما تنها کسی هستید که زندگیتان را می‏آفریند.
● بدن ما تحت تاثیر مستقیم افکار ماست…گاهی اوقات اثر قرصهای تلقینی مثل قرص شکر بیش از قرصهای واقعی است!
ذهن انسان بزرگترین عامل در شفابخشی است.
● یک شفا یافته: انسان چیزی میشه که بهش فکر می‏کنه.
● مبارزه با ناخواسته‏ها، آنها را بیشتر می‏کند: جنگ بر ضد تروریست کار نمی کند. بهتر است خواسته‏ها را بطلبیم!
● کارلیونگ: با هر چه مبارزه کنید، ایستادگی می‏کند.
● مادر ترزا می‏گفت: هرگز در راهپیمایی ضد جنگ شرکت نمی‏کنم، هرگاه راهپیمایی صلح داشتید خبرم کنید!
شاید فکر کنید اگر همه از این راز تبعیت کنند، آنوقت همه چیز یکدفعه تموم میشه؟! یک دروغ بزرگ هست که میگه اونقدر خوبی وجود ندارد که به همه برسه! واقعیت اینه که بیشتر از اونی هست که به همه برسه. نکته در اینه که همه خواسته‏های یکسانی ندارند، همه ماشین بی‏ام‏و نمی‏خوان، همه یک فرد یکسان رو نمی‏خوان؛ زیبایی در همین است.
● توجهتان را از چیزهایی که نمی‏خواهید منحرف کنید و به چیزهایی که می‏خواهید تمرکز کنید.
● همه چیز در جهان هستی انرژی است. بدن ما از سلول و سلولها از اتم تشکیل شده‏اند و درون اتم، انرژی است که جریان دارد!
● انرژی نه به وجود می‏آید و نه نابود می‏شود، همیشه بوده و خواهد بود، تنها از فرمی به فرم دیگر تبدیل می‏شود. بر اساس کتب مقدس، ما تصویر و شمایلی از خدا هستیم…ما منبع بی‏پایانی هستیم از احتمالات قابل ظهور. تمام مکاتب بزرگ اذعان دارند که انسان به شکل منبع آفرینش خلق شده، این بدین معنی است که شما قدرت خداگونه‏ای برای عینیت بخشیدن به خواسته‏هاتون دارید.
● رابرت سولر: قدرت تماما از درون ماست و به این خاطر است که تحت کنترل ماست.
● خیلی از مردم به گذشته اشاره می‏کنند مثل بزرگ شدن با خانواده نامناسب، ولی باید بگویم که به عقیده روانشناسان ۸۵% خانواده‏ها ناکارآمدند و بنابراین شما آنقدرها هم غیرعادی نیستید.
هر چه بیشتر از راز استفاده کنید، بیشتر درکش می‏کنید.

Share

عید بزرگ مبعث مبارکباد

سلام
سالروز برانگیخته شدن آخرین پیامبر خدا حضرت محمد مصطفی، صلی الله علیه و آله و سلم، بر همه‌ی مسلمانان جهان مبارکباد.

ستاره یی بدرخشید و ماه مجلس شد                     دل رمیده ی ما را رفیق و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت                    به غمزه مساله آموز صد مدرس شد

به بوی او دل بیمار عاشقان چو صبا                     فدای عارض نسرین و وچشم نرگس شد

به صدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست             گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد

خیال آب خضر بست و جام اسکندر                      به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد

طرب سرای محبت کنون شود معمور                          که تاق ابروی یار منش مهندس شد

لب از ترشح می، پاک کن برای خدا                        که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

کرشمه ی تو شرابی به عاشقان پیمود              که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد

چو زر عزیز وجودست نظم من آری                              قبول دولتیان کیمیای این مس شد

ز راه میکده یاران عنان بگردانید                            چرا که حافظ ازین راه رفت و مفلس شد

دیروز نوشته بودم، برق رفت امروز گذاشتمش!

Share

قدرت اندیشه

پیرمردی تنها در مینه سوتا زندگی می کرد. او می خواست مزرعه سیب زمینی اش راشخم بزند اما این کار خیلی سختی بود.
تنها پسرش که می توانست به او کمک کند در زندان بود.
پیرمرد نامه ای برای پسرش نوشت و وضعیت را برای او توضیح داد:
پسرعزیزم من حال خوشی ندارم چون امسال نخواهم توانست سیب زمینی بکارم.
من نمی خواهم این مزرعه را از دست بدهم، چون مادرت همیشه زمان کاشت محصول را دوست داشت. من برای کار مزرعه خیلی پیر شده ام. اگر تو اینجا بودی تمام مشکلات من حل می شد.
من می دانم که اگر تو اینجا بودی مزرعه را برای من شخم می زدی.
دوستدار تو پدر
پیرمرد این تلگراف را دریافت کرد:
پدر, به خاطر خدا مزرعه را شخم نزن، من آنجا اسلحه پنهان کرده ام.
۴ صبح فردا ۱۲ نفر از مأموران FBI و افسران پلیس محلی دیده شدند , و تمام مزرعه را شخم زدند بدون اینکه اسلحه ای پیدا کنند.
پیرمرد بهت زده نامه دیگری به پسرش نوشت و به او گفت که چه اتفاقی افتاده و می خواهد چه کند؟
پسرش پاسخ داد: پدر برو و سیب زمینی هایت را بکار، این بهترین کاری بود که از اینجا می توانستم برایت انجام بدهم.

منبع: ایمیلی از دوستان

Share

هدیه‏ی تولد

زن به همسرش گفت: دوست دارم برای روز تولدم چیزی بگیری که شتاب ۰ تا صدش ۴ ثانیه باشه.
خانم چیزی شبیه این مد نظرش بود:
ماشینی با شتاب 0 تا صد 4 ثانیه‏ای
اما شوهرش چیز بسیار متفاوتی برایش خرید…
ترازویی برای وزن کردن با سرعت پاسخ دهی 4 ثانیه
الان حال شوهر وخیم بوده و در ICU به سر می‏برد!

Share