مردان خدا پردهي پندار دريدند
يعني همهجا غير خدا يار نديدند
هر دست که دادند، همان دست گرفتند
هر نکته که گفتند، همان نکته شنيدند
يک طايفه را بهر مکافات سرشتند
يک سلسله را بهر ملاقات گزيدند
جمعي به در پير خرابات خرابند
قومي به بر شيخ مناجات مريدند
يک فرقه به عشرت درِ کاشانه گشادند
يک زمره به حسرت سرِ انگشت گزيدند
يک جمع نکوشيده رسيدند به مقصد
يک قوم دويدند و به مقصد نرسيدند
فرياد که در رهگذر آدم خاکي
بس دانه فشاندند و بسي دام تنيدند
همت طلب از باطن پيران سحرخيز
زيرا که يکي را ز دو عالم طلبيدند
زنهار مزن دست به دامان گروهي
کز حق ببريدند و به باطل گرويدند
چون خلق درآيند به بازار حقيقت
ترسم نفروشند متاعي که خريدند
مرغان نظرباز سبکسير «فروغي»
از دامگه خاک بر افلاک پريدند
سلام. اگر کسی معنی “هر دست که دادند از آن دست گرفتند” را توضیح دهد ممنون خواهم بود.
سلام معنی این شعر رو میخوام.میشه برام ایمیل کنید؟
با سلام.
یه بنده خدایی بود اون قدیما این شعر رو با آهنگ دلنوازی خونده بود، حتما یادتونه، من دنبال دانلود همون آهنگ هستم
اگه ممکنه راهنمایی کنید.
ممنونم از لطفتون
اگر منظورتون شهرام ناظری است، از اینجا دانلود کنید:
http://mahdimotamed.persiangig.com/Music/MardaneKhoda.wma
منظور شما
فکر می کنم این خواننده اسمش هست جلال الدین محمدی که این متن خیلی قشنگ خونده
حالا ما از کدوماشونیم؟؟؟؟
خوب اگه می دونستیم که مشکلون حل بود…
بله، اگر می دونستیم که مشکلی نبود!