الگوریتم محاسبه page rank گوگل تغییر کرد

طی یکی دو هفته گذشته، بسیاری از سایتها با کاهش رتبه سایت مواجه شدند، شما هم اگر سایت دارید و به رتبه آن اهمیت می دهید، می توانید امتحان کنید! ظاهرا باز هم نحوه محاسبه رتبه سایت گوگل تغییر کرده است.
مثلا سایت عطاری شفا از ۳ به ۲ رسید، سایت شاهوار از ۴ به ۳ و سایت آراکس از ۴ به ۳ رسید، دو سایت متعلق به خودم یک رتبه کاهش یافتند! سایت منابع OCR فارسی از ۴ به صفر رسید!! سایتهای نارنجی و پی سی دانلود از ۵ به ۴ رسیدند، یک پزشک از ۶ به ۵ رسید و … البته برخی سایتها مثل تبیان (۶)، الف (۶) و irib (۷) تغییری نکردند.
شما هم متوجه شده اید!

Share

کوچکترین عدد چهار رقمی

مجری رادیو جوان: کوچکترین عدد چهاررقمی؟

سوال شونده مسابقه رادیویی که دانشجوی ترم دوم بودند: ۳۳۳۳!

مجری: ۳۳۳۲ که از اون کوچکتره

سوال شونده: ۹۹۹۹

مجری: ۹۹۹۸ که از اون کوچکتره

سوال شونده: راست میگین!

مجری: یک دونه یک با سه تا صفر

سوال شونده: ده هزار (۱۰۰۰۰)!

مجری: [خسته نباشید!] نه خانم، هزار

مجری: پلی در نزدیکی میدان ولی عصر

– نمی دونم

مجری: نام موسس سلسله زندیه هم هست.

– پل سید خندان

مجری: خوبه نگفتین پل چوبی!… پل کریم خان

امروز مسابقه رادیویی رادیو جوان فوق العاده بود و تا دلتون بخواد از این جور سوالات پیش پا افتاده که سوال شوندگان که دانشجویان یک رشته ای بودند! با راهنماییهای شدید مجریان هم قادر به پاسخگویی نبودند.

به خودم امیدوار شدم!

Share

هدیه‏ی تولد

زن به همسرش گفت: دوست دارم برای روز تولدم چیزی بگیری که شتاب ۰ تا صدش ۴ ثانیه باشه.
خانم چیزی شبیه این مد نظرش بود:
ماشینی با شتاب 0 تا صد 4 ثانیه‏ای
اما شوهرش چیز بسیار متفاوتی برایش خرید…
ترازویی برای وزن کردن با سرعت پاسخ دهی 4 ثانیه
الان حال شوهر وخیم بوده و در ICU به سر می‏برد!

Share

قورباغه‌ی زشت!

قورباغه سبز، چشم‌های درشتش رابا غروربست وبه

قورباغه کوچک کفت‌: من واقعا خوشــرنگ و درخشانم‌؛
نه‌؟
قورباغه کوچک کفت‌: بله‌. واقعا خوشرنگی‌!
قورباغه سبز گفت‌: و تو خاکسـتری و کدر و بدرنکی‌؛
نه‌؟
قورباغه کوچک بلند گفت‌: بله‌، کاملا واضح اســـت که
من بدرنگ و کدر و خاکستری‌ام‌!
قورباغه سبز گفت‌: من کاملا رشــد کرده‌ام‌؛ درشت و
خوش‌هیکل و تپلم اما تو کاملا لاغر و مردنی هستی‌.
قورباغه کوچک گفت‌: راست می‌گویی‌؛ من واقعا لاغرم
و رشد نکرده‌ام‌. خیال می‌کنـم از یک مریضی لاعلاج رنج
می‌برم‌.

قورباغه ســبز گفت‌: دلم برایت می‌ســوزد، تو زشت و
درنگ و لاغری‌. بیچاره‌، واقعا بدبختی‌!

قورباغه کوچک گفت‌: من زشــت و بدرنگ و لاغرم اما

واقعا احساس خوشبختی می‌کنم که مثل تو نیستـم‌.
قورباغه سبز گفت چرا؟
– قورباغه کوچک گفت‌: چون یــک ماهی‌خوار بی‌رحم
ان بالانشســته که عاشـق خوردن قورباغه‌های سبو و
چاق و بزرگ است‌ا

——————————————————————————
در مطب دکتر نشسته بودم و مجله‌ی خانواده را می‌خواندم چشمم به این طنز بامزه افتاد، با n95 چند بار عکس گرفتم تا یکیشون مناسب برای OCR در بیاد. وقتی رسیدم خونه برای امتحان عکسها رو به نویسه‌‌خوان سپردم و نوشته‌ای که در بالا می‌بینید نتیجه‌ی خواندن خودکار عکسها توسط نویسه‌خوان و بدون ویرایش و غلطیابی است. من که خیلی حال کردم!…

Share

مدیر دزدی عاقبت نداره!

تمام کارمندان یک شرکت نگران بودند. یکی مدام راه می‌رفت، دیگری در ساعت کاری مدام صحبت می‌کرد…
تعدادی کارآموز که تازه به شرکت آمده بودند تعجب کرده و از یک کارمند ارشد پرسیدند اینجا چی شده؟
جواب شنیدند: تروریستها مدیر عامل ما را دزدیده‌اند. آنها صد میلیون تومان برای آزادی او می‌خواهند و اگر فراهم نشود، قرار است او را با نفت آغشته کرده و در آتش بسوزانند.
ما داریم از کارمندان کمک می‌گیریم.

یکی از کارآموزان پرسید: به طور متوسط هر کارمند چقدر هدیه می‌کند؟
.
.
.
.
.
تقریبا یک لیتر!!!
———————————————————————————————————————

Employees of a Company are all worried. Some are roaming around. Some are in
loud discussions during office time…..
Some Trainees, who had just joined, notice this and enquire about what happened
to a senior employee, they ask, “What’s going on?”
“Terrorists have kidnapped our Boss”
They’re asking for Rs.10 Crores ransom, otherwise they’re going to
douse him with petrol and set him on fire.
We’re going from desk to desk, taking up a collection.”
One Trainee asks, “How much is everyone giving, on average?
.
.
.
.
.
“About 1 litre.”

Share