آثار باستانی و تفکری که مغفول مانده

حسن صیقل گوید: از امام صادق (ع ) درباره آنچه مردم روایت میکنند که : (یک ساعت اندیشیدن بهتر از عبادت یک شب است) پرسیدم و گفتم : چگونه بیندیشد؟ فرمود: از خرابه یا خانه ای که می‌گذرد بگوید:

ساکنینت کجایند؟ سازندگانت کجایند؟ چرا سخن نمیگوئى؟ اصول کافى ج : ۳ ص : ۹۱ روایت ۲

در این سالهای اخیر و با بروز شخصیت عجیب جناب اسفندیار، توجه ویژه ای به آثار باستانی می‌شود، مردم بسیار دغدغه دارند که آثار باستانی حفظ شود و ثبت ملی شود و ثبت یونسکو شود و چه و چه. آنقدر آثار باستانی مهم شده که کم مانده آنها که ندارند به فکر ساختن این آثار بیفتند! آنقدر مهم شده که اگر به کاروانسرای مخروبه‌ای در گوشه‌ای از بیابان، کم‌محلی شود، «۲۰:۳۰» و «کلاغ نیوز» و «بالاتر از خبر» به سراغش رفته و مسئولین را متهم به تساهل می‌کنند.

اما این همه اهمیت برای چیست؟…

هیچ فکر کرده ایم که آثار باستانی واقعا چه ارزشی دارند؟ آیا فقط برای نشان دادن این است که ما پیشینه تاریخی خوبی داریم؟ آیا برای ثبت ملی و بین المللی و فخر فروشی به سایر اقوام و ملل است؟ آیا برای تفریح و گردشگری و جذب توریست است؟ آیا برای این است که هر از چندگاهی میراث فرهنگی آنها را مرمت کند و خبری در تلویزیون پخش شود و اهالی آن منطقه خوشحال؟

برای خود من مدتهاست این سوال وجود دارد، که واقعا اهمیت آثار باستانی و مخروبه‌های تاریخی در چیست؟ چرا اینقدر به آنها بها می‌دهیم؟ این همه اهمیت دادن هضم نمی‌شد، هنوز هم حل نشده…

نظر قرآن در باب آثار گذشتگان

فانظروا کیف کان عاقبه الذین من قبل کان اکثرهم مشرکین (روم ۴۲)

قرآن سخنی از دیدن برای لذت بردن و تفریح نمی کند، می گوید ببینید عاقبت گذشتگان شما چه شد؟ ساکنین این برج و باروها به کجا رفتند؟ عبارت فانظروا بارها در قرآن در پی عبارت سیروا آمده است، یعنی سیر کنید و در آثار گذشتگان نظر کنید، نظری برای عبرت گرفتن نه برای به‌به و چه چه گفتن…

لیکن خدا هم می‌داند که برای امثال نویسنده این حرفها فایده‌ای ندارد چرا که دنیای در دسترس را دوست داریم و آخرت را رها می‌کنیم: بل تحبون العاجله و تذرون الاخره (قیامت ۲۰)

ما اصولا دنیا را دوست داریم و هزار هم در گوشمان بخوانند، باز آخرت حرف نسیه‌ای است که تا نمردیم باورش نخواهیم کرد. حرف آن هم که زده می‌شود با گفتن این که «اینقدر حرف از مرگ و میر نزنید» بحث را عوض می‌کنیم… داریم زندگیمان را می‌کنیم، ما را چه که آخرش به کجا می‌رسیم! کو تا مرگ!

مشکل زمانی حل می‌شود که با تفکر قلبمان را بیدار کنیم، تفکری که شاید هنوز درست نمی‌دانیم چیست؟

عَلِیُّ بْنُ إِبْرَاهِیمَ عَنْ أَبِیهِ عَنِ النَّوْفَلِیِّ عَنِ السَّکُونِیِّ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ کَانَ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (ع) یَقُولُ

نَبِّهْ بِالتَّفَکُّرِ قَلْبَکَ وَ جَافِ عَنِ اللَّیْلِ جَنْبَکَ وَ اتَّقِ اللَّهَ رَبَّکَ   اصول کافى ج : ۳ ص : ۹۱ روایت ۲
امیرالمؤ منین (ع ) مى فرمود: با تفکر دل خود را بیدار ساز و در شب پهلو از بستر خواب بدور دار، و از الله، پروردگارت، پرواکن

Share

راز بزرگ زندگی

حدود یک سال پیش فیلم مستندی با نام راز از شبکه‌‏ی چهار پخش شد که من از دیدنش بسیار لذت بردم. خیلی دوست داشتم این فیلم را گیر بیارم و دوباره ببینم. چندی پیش به لطف سایت معظم پی‏‌سی‌‏دانلود این فیلم را دریافت کردم و با دقت کامل دیدم. این فیلم بسیار تاثیرگذار و زیباست. بحث اصلی این فیلم پیرامون قانون جاذبه است. جاذبه‏ ای که تنها شامل افتادن سیب از درخت نمی‏‌شود بلکه در همه چیز و همه جا جریان دارد؛ حتی در افکار و رویاهای ما. من جسته گریخته نکاتی از این فیلم یادداشت کرده‏ام که در اینجا ذکر می‏کنم.

● ۱% مردم مالک ۹۶% ثروتهای جهان هستند! این افراد الزاما انسانهای زورگو و ستمگری نیستند، بلکه همه‏ی آنها راز بزرگ زندگی را کشف کرده‏اند.
● افکار جسم نیستند ولی فکر رو میشه اندازه گرفت. به چیزی که مداوم فکر کنی تبدیل به واقعیت میشه. مشکل این است که اکثر ما به چیزهایی که نمی‏خواهیم برایمان اتفاق بیفتد فکر می کنیم و همیشه هم تعجب می کنیم که چرا اتفاق می‏افتند اونم بارها و بارها(مثل برگ جریمه!!)
● برای قانون جاذبه مهم نیست که چه چیزی از نظر شما خوب و چه چیزی بد است، اگر شما در کناری بنشینید و مدتها به بدهکاریهایتان فکر کنید، اینها سیگنالهایی است که به طبیعت تزریق می‏کنید و مسلما عکس العمل آن را درخواهید یافت!
● کائنات بر پایه جاذبه بنا شده‏اند.
● اگر شما از یک ساختمان بلند بیفتید مهم نیست که آدم خوبی هستید یا بد، حتما می‏خورین زمین!
● دلیلی ندارد اگر شما این موضوع را درک نمی‏کنید، آن را رد کنید. شما ممکن است ساز و کار الکتریسیته را هم درک نکنید ولی تمام وسایل الکتریکی را استفاده می‏کنید.
تمام چیزهایی که زندگی شما رو در بر گرفته، حتی چیزهایی را که از آنها شکایت دارید، خودتان جذب کرده ‏اید! البته مسلما شما در اولین برخورد، این موضوع را نخواهید پذیرفت: من اون تصادف وحشتناک رو جذب نکردم، من اون بدهکاری بزرگ رو جذب نکردم ولی واقعیت اینه که شما اونها رو جذب کرده‏اید؛ این یکی از سخت ترین فرضیه‏هایی است که باید پذیرفت.
● احساسات نعمت بزرگی است که به ما داده شده و به ما می‏فهماند که چه چیزی را داریم جذب می‏کنیم. از دیدگاه ما تنها دو نوع احساس وجود دارد: خوب و بد؛ احساس گناه،عصبانیت، ناامیدی و… احساسات بد هستند. اینها به ما می‏گویند که آن چیز که اکنون به آن فکر می‏کنید آن چیزی نیست که می‏خواهید.
● دقیقا اون چیزی که احساس می‏کنید برایتان اتفاق می‏افتد نه آن چیزی که فکر می‏کنید، به همین دلیل است که هرگاه با حالت اخم از خواب بیدار می‏شوید، اون روز همش بد می‏آورید!
همین الان می‏تونید شروع کنید به احساس سلامتی، احساس ثروتمندی، احساس عشقی که شما رو در برگرفته؛ و اتفاقی که می‏افته اینه که جهان هستی به ترانه‏ی زیبای شما پاسخ خواهد داد!
● وقتی احساس شکست می‏کنید، خیلی زود می‏توانید این احساس را عوض کنید، کافیست به یک موسیقی زیبا گوش کنید یا آواز بخوانید یا به یک چیز زیبا فکر کنید.
● سه گام مهم برای رسیدن به مقصود: طلب،پاسخ طبیعت به نیاز شما و دریافت پاسخهای مثبت از طبیعت! Ask, Answer, Receive …
● شما تنها کسی هستید که زندگیتان را می‏آفریند.
● بدن ما تحت تاثیر مستقیم افکار ماست…گاهی اوقات اثر قرصهای تلقینی مثل قرص شکر بیش از قرصهای واقعی است!
ذهن انسان بزرگترین عامل در شفابخشی است.
● یک شفا یافته: انسان چیزی میشه که بهش فکر می‏کنه.
● مبارزه با ناخواسته‏ها، آنها را بیشتر می‏کند: جنگ بر ضد تروریست کار نمی کند. بهتر است خواسته‏ها را بطلبیم!
● کارلیونگ: با هر چه مبارزه کنید، ایستادگی می‏کند.
● مادر ترزا می‏گفت: هرگز در راهپیمایی ضد جنگ شرکت نمی‏کنم، هرگاه راهپیمایی صلح داشتید خبرم کنید!
شاید فکر کنید اگر همه از این راز تبعیت کنند، آنوقت همه چیز یکدفعه تموم میشه؟! یک دروغ بزرگ هست که میگه اونقدر خوبی وجود ندارد که به همه برسه! واقعیت اینه که بیشتر از اونی هست که به همه برسه. نکته در اینه که همه خواسته‏های یکسانی ندارند، همه ماشین بی‏ام‏و نمی‏خوان، همه یک فرد یکسان رو نمی‏خوان؛ زیبایی در همین است.
● توجهتان را از چیزهایی که نمی‏خواهید منحرف کنید و به چیزهایی که می‏خواهید تمرکز کنید.
● همه چیز در جهان هستی انرژی است. بدن ما از سلول و سلولها از اتم تشکیل شده‏اند و درون اتم، انرژی است که جریان دارد!
● انرژی نه به وجود می‏آید و نه نابود می‏شود، همیشه بوده و خواهد بود، تنها از فرمی به فرم دیگر تبدیل می‏شود. بر اساس کتب مقدس، ما تصویر و شمایلی از خدا هستیم…ما منبع بی‏پایانی هستیم از احتمالات قابل ظهور. تمام مکاتب بزرگ اذعان دارند که انسان به شکل منبع آفرینش خلق شده، این بدین معنی است که شما قدرت خداگونه‏ای برای عینیت بخشیدن به خواسته‏هاتون دارید.
● رابرت سولر: قدرت تماما از درون ماست و به این خاطر است که تحت کنترل ماست.
● خیلی از مردم به گذشته اشاره می‏کنند مثل بزرگ شدن با خانواده نامناسب، ولی باید بگویم که به عقیده روانشناسان ۸۵% خانواده‏ها ناکارآمدند و بنابراین شما آنقدرها هم غیرعادی نیستید.
هر چه بیشتر از راز استفاده کنید، بیشتر درکش می‏کنید.

Share