به یاد دوران شیرین وبلاگنویسی

طی یکی دو روز گذشته دو علیرضای مشهور (مجیدی در ۱پزشک و شیرازی مدیر بلاگفا) مطالبی در مورد اوضاع وبلاگ نویسی در ایران نوشتند (وب فارسی آغوشهای گسسته و از شیرینی وبلاگها تا زردی کانالهای تلگرام). هر دو اذعان کرده اند که وبلاگستان فارسی در خواب زمستانی به سر می برد و این حاصل برخی بی مهریها از سوی سایتها و وبلاگهای مشهور و یا سودجود و نیز ناشی از سایه سنگین شبکه های اجتماعی موبایلی و کانالهای زرد و بنفش آنهاست.

متاسفانه وبلاگنویسی مظلوم واقع شده است و اگر سری به وبلاگهای برتر سالهای گذشته بزنیم، خیلی از آنها دیگر به روز نمی شوند و به نوعی تعطیل شده اند. مظلومیت وبلاگ نویسی دلایل متعددی دارد که برخیها را در پستهای آقایان شیرازی و مجیدی می توانید بخوانید. اما به نظر من مهمترین دلایل ضعیف شدن وبلاگ نویسی در ایران و شاید هم جهان را می توان در موارد زیر خلاصه کرد:

  • در دهه گذشته، سایتها و وبلاگهای متعددی فقط به قصد نان درآوردن، به صورت قارچ گونه سربرآوردند و تمام هنرشان این بود که مطالب فاخر را از گوشه و کنار وبلاگستان و وب فارسی جمع آوری کنند و با استفاده از تکنیکهای بهینه سازی برای موتورهای جستجو (سئو) کاری کنند که گوگل هم گول بخورد و به جای ذکر منبع اصلی در صفحه اولش، این سایتهای زرد را نشان دهد و آنها هم با تبلیغات گوناگون، پولهای خوبی به جیب زدند و می زنند. این موضوع، در فضایی که اثبات کردن اینکه صاحب اصلی مطالب چه کسی است چندان کار ساده ای نیست، سبب ناراحتی و دلسردی خیلی از نویسندگان محتوای دست اول وب فارسی شد.
  • باز هم در دهه اخیر، سایتهای خبری به منظور تعامل بیشتر با خوانندگان، بخش وبلاگستان و یادداشتهای خوانندگان را راه اندازی کردند که می توانست کمک زیادی به وبلاگستان باشد. اما به تدریج این سایتها هم بی مهریشان گل کرد و به جای ذکر منبع اصلی مطالب به صورت پیوند فعال (لینک)، تنها نام نویسنده یا نام وبلاگ را در این مطالب درج کردند و می کنند تا مبادا خواننده شان سراغی هم از آن وبلاگ بگیرد! حتی به همدیگر هم رحم نمی کنند و هنگامی که می نویسند مثلا « به گزارش خبرگزاری فارس»، پیوند سایت مبدا را ذکر نمی کنند تا مبادا رتبه آن سایت در گوگل بیشتر شود از رتبه خودشان! غافل از اینکه این بازی دو سر باخت، در نهایت به ضرر وب فارسی است و این می شود که سایتی در ایران نداریم که رتبه گوگل ۷ داشته باشد و نسبت به ۵ سال قبل بسیاری از وبلاگها و سایتهای معروف کاهش رتبه داشته اند. مثلا یادم است که ۱پزشک رتبه ۵ داشت و الان ۴ است، وبلاگ علیرضا شیرازی هم الان رتبه ۴ دارد حتی سایتهایی مثل آپارات و دیجی کالا هم که جزء ۱۰ سایت پربازدید ایران هستند رتبه های ۴ و ۳ دارند. حتی همین وبلاگ ساده من رتبه اش از ۳ به ۲ رسیده است.وبلاگ - بلاگ - weblog - blog
  • ورود بی محابای شبکه های اجتماعی تحت وب مثل فیس بوک و توئیتر و در چند سال اخیر شبکه های موبایلی مثل وایبر، لاین، واتس اپ، اینستاگرام، تلگرام و شبکه ایرانی بیسفون، راه گلوی وبلاگستان را تقریبا مسدود کرده است. شبکه هایی که بخش عمده ای از وقت عزیزمان را صرف آنها می کنیم بدون اینکه چیز چندان تازه ای بیاموزیم و یا بیاموزانیم.
  • ذائقه مردم تغییر کرده و شبکه های پیام رسان به دلیل دسترسی آسان تر، مردم را خیلی خوب «سرگرم» کرده اند. دیگر کمتر فکر می کنیم، کمتر مطالعه می کنیم و بیشتر سرمان گرم است به مطالب تصویری و ویدیویی و غالبا بیهوده ای که در شبکه های مختلف اجتماعی منتشر می شود و هنرش نوعا خنداندن یا به تعجب واداشتن مخاطبان است.
  • اتفاق سال گذشته بلاگفا که تا تابستان امسال ادامه داشت، هم بی تاثیر در دنیای وبلاگنویسی نبود. این موضوع سبب دلسردی خیلی از وبلاگنویسان بلاگفا شد. جا داشت آقای علیرضا شیرازی با ثبت یک شرکت و استخدام چند برنامه نویس حرفه ای بلاگفای جدیدی در جبران اتفاقات صورت گرفته ایجاد می کرد تا ضمن اینکه بار بلاگفا بر دوش یک نفر نباشد، بلاگرهای قدیمی بلاگفا دلسرد نشوند.

و اما نتیجه این بی مهری به وبلاگستان چیست؟

  • این موضوع تاثیرات منفی زیادی در وب فارسی دارد. بدانید و آگاه باشید که شبکه های اجتماعی موبایلی در وضع فعلی شان در گوگل ایندکس نمی شوند و حتی انتشار محتوای دست اول در این شبکه ها کمکی به غنی شدن وب فارسی نمی کند و این می شود که در جستجوهای خیلی مطالب فارسی به سمت سایتهای تبلیغاتی و زرد هدایت می شویم! و کمتر لینکی از وبلاگهای شیرین فارسی دیده می شود.
  • محتویات شبکه های اجتماعی موبایلی عمر بسیار کوتاهی دارند و محدوده تاثیرشان تنها در حد اعضای گروه است، اما مطالبی که در وبلاگ منتشر می شود، تا آن وبلاگ زنده است در جستجوهای گوگل دیده می شود.
  • وبلاگ نویسی، به حفظ زبان شیرین فارسی هم کمک شایانی می کند در حالی که شبکه های اجتماعی موبایلی به دلیل محدودیت صفحه کلید و عجله در نوشتن مطالب، به تدریج فاتحه فارسی را می خوانند و در این می شود که در برگه امتحانی دانشجویان، گاهی اوقات بیشتر از غلطهای فنی، غلطهای املایی/انشایی دیده می شود!
Share