یاری اندر کس نمی‌بینم یاران را چه شد

یاری اندر کس نمی‌بینم یاران را چه شد دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
آب حیوان تیره گون شد خضر فرخ پی کجاست خون چکید از شاخ گل باد بهاران را چه شد
کس نمی‌گوید که یاری داشت حق دوستی حق شناسان را چه حال افتاد یاران را چه شد
لعلی از کان مروت برنیامد سال‌هاست تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد
شهر یاران بود و خاک مهربانان این دیار مهربانی کی سر آمد شهریاران را چه شد
گوی توفیق و کرامت در میان افکنده‌اند کس به میدان در نمی‌آید سواران را چه شد
صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست عندلیبان را چه پیش آمد هزاران را چه شد
زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت کس ندارد ذوق مستی میگساران را چه شد
دور تا دور من از دشمن سیاهی میزند شهسواران را چه حال افتاد ، یاران را چه شد
حافظ اسرار الهی کس نمی‌داندخموش از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد

 

أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الاِْخْوَانِ، وَأَعْجَزُ مِنْهُ ، مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.»

امام(علیه السلام) فرمود: عاجزترین مردم کسى است که از به دست آوردن دوستان عاجز باشد و از او عاجزتر کسى است که دوستانى را که به دست آورده از دست بدهد. (مصادر نهج البلاغه، ج ۴، ص ۱۴).

Share

3 نظر در “یاری اندر کس نمی‌بینم یاران را چه شد

  1. به نام خدا
    بی سواد خواندن منتقدان -هر کس که باشد ولو بی سواد- با آزادی مباینت دارد. بنابراین چنین اظهاراتی قابل دفاع نیست، ولو صحیح باشد.
    آنچه لینک کردید مقاله نیست بلکه یک مستند سازی ناشیانه است.
    من هیچ یک از افراد موضوع آن نوشته را بی سواد یا کم سواد نمی خوانم اما افراد ۲، ۵، ۶ و ۱۰ را غیر متخصص در موضوع می دانم و حتی اظهاراتشان را هم نخواندم.
    افراد ۱، ۳ ، ۸ و ۹ هم اصولا انتقاد ماهوی و مهمی بیان نکرده اند.
    شماره ۴ و ۷ انتقادات قابل توجهی مطرح کرده اند.
    در یک به قول شما مقاله عریض و طویل واقعا دو نفر انتقادی ماهوی داشته اند که البته برخی از آنها بر اساس داده های غلط است که به آن نمی پردازم.
    به این مدل آقای دکتر می گویند کار سیاسی نه دلسوزی برای منافع ملی.
    مذاکره کنندگان و مدافعان آنان مدعی بی نقص بودن مذاکرات نیستند اما همه کسانی که در جریان کارند اذعان دارند که بهترین نتیجه حاصل شده است. هر چند انتقاداتی وارد است که هیچ یک در انتقادهای منتقدان لینک مورد نظر شما نیامده است.
    آنچه می فهمم این است که نباید با رفتارهایمان پازل دشمن را کامل کنیم. همین.

  2. به نام خدا
    انتظار غربیها دقیقا جمع آوری تاسیسات و تعطیل کردن فعالیت های پیرامون انرژی هسته ای است. کاملا روشن و شفاف این خواسته در مصاحبه اوباما مطرح شد. اما توافق ژنو دقیقا نقطه مقابل خواست آنهاست. مذاکره محل چانه زنی است. حتی قدرت های بزرگ هم در چانه زنی ها و مذاکرات امتیاز می دهند. تجربه ورسای ۱۹۱۹ و تحمیل خسارت های جنگ و تحقیر آلمان ثابت کرد که اگر بتوان هم نباید در مذاکره ولو نابرابر مبادله امتیاز نداشت. آنچه مسلم است این است که گدام طرف مذاکره بتواند کمترین یا بی اهمیت ترین امتیازات را بدهد و بیشترین یا مهمترین امتیازات را بستاند.
    توافق ژنو نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. امتیازاتی داده و امتیازاتی گرفته ایم. شاید در شرایط فعلی بهترین امتیاز شکسته شدن برخی تحریم های مالی فعلی و نیز گرفتن امتیاز عدم تحریم بیشتر توسط آمریکا، شورای امنیت و اتحادیه اروپاست. همچنین حفظ کلیت فعالیت های هسته ای. در مقابل غنی سازی ۲۰% که پرهزینه و البته صرفا با هدف امتیاز گیری انجام می شد را تعطیل کرده ایم. به نظر غالب کارشناسان و بلکه تمام افرادی که در جریان روند مذاکرات و مسائل فی مابین بوده اند، کلیت توافق ژنو قابل قبول است. خطاب شیخ هم برای این بود که آن افراد که جزء دانشگاهیان هستند به عرصه تشریح ابعاد مختلف کار ورود کنند به جای نامه نگاری های محرمانه.
    ضمنا جنابعالی که اینقدر نسبت به مسائل حساسیت دارید آقای دکتر، این ۸ ساله کجا تشریف داشتید و احساس وظیفه نکردید.
    در مورد توزیع سبد کاملا با جنابعالی موافقم. دوباره هم می خواهم که اگر پیشنهاد عملیاتی دارید در همین وبلاگ منتشر کنید.
    اختصاص دادن یک پست به نظرم قلمفرسایی بودف چون اظهار نظر غیر تخصصی است، وگرنه جنابعالی قابل احترام و دوست داشتنی هستید.

    • متاسفانه به دلیل مسائلی، نمی توان به راحتی در یک وبلاگ اظهار نظر سیاسی کرد. پست قبلی هم شاید یک ریسک بود. البته به دولت قبلی هم انتقادات فراوانی داشتم. احساس وظیفه تنها در وبلاگ اتفاق نمی افتد.
      بد نیست نظرتان را در مورد این مقاله هم بدانیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *