صبر و ظفر دوستان قدیم اند

رفتم مغازه، یک بنده خدایی اومد و به پیرمرد صاحب مغازه گفت: آقا این بسکویت چنده؟ مغازه دار گفت: ۴۰۰ تومان. این کیک چنده؟ ۱۰۰۰ . بعد رفت اونا رو سر جاش گذاشت و بی مقدمه گفت: شنیده بودم اینطور آدمی هستی ولی مطمئنن نبودم. تو اصلا مشتری مداری نمی دونی، سر مردم رو کلاه می گذاری … بعدش هم کلی شاکی شد و سرصدا… صاحب مغازه بدبخت گفت حالا مگه چی شده؟ جوانک گفت: من چند دقیقه پیش، اومدم این دوتا رو برداشتم و ۲۵۰۰ بهت دادم، تو هیچی برنگردوندی… بالاخره هی پیرمرد گفت که ببخشید اشتباه شده، من دو مدل بسکویت توی اون طبقه دارم، ۲۰۰۰ تومان شما را هم فکر کردم هزارتومانی است…  اشتباه کردم و ۱۲۰۰ تومان برگرداند. ولی جوان عصبانی شد و گفت فقط می خواستم بدونی که چه آدمی هستی… پول رو نگرفت و رفت!! آقا این پیرمرد تا ۱۰ دقیقه گیج بود و جواب مشتریهای دیگر را نمی توانست بدهد! هی به من و بقیه مشتریها می گفت، آقا آدمیزاد مگر اشتباه نمی کنه؟ من که دلم به حالش سوخت…

بگذریم، دیروز در کلاس اصول میکرو بحث از صبر شد. گفتم یک ریشه کم صبری نسل جدید که مشکلات زیادی را سبب شده، از جمله تعدد و تنوع طلاقها بر سر هیچ و پوچ، این است که خانواده ها کوچک شده اند. پسر همرزمی در خانه ندارد، دختر هم یکه تازی می کند! وقتی ۴-۵ خواهر و برادر باشید، خودبخود آداب اجتماعی را یاد می گیرید و صبرتان هم زیاد می شود. برادرها آنقدر توی سر و کله هم می زنند تا اینکه به تدریج متوجه می شوند که باید حقوق یکدیگر را رعایت کنند و در برابر برخی مشکلات صبر کنند. اما وقتی که تک فرزند باشید، همه چیز تحت سیطره شماست. آنوقت به خوابگاه دانشجویی که بروید، تحمل دیگران برایتان سخت است؛ در محیط کار، وضع بدتر است و احیانا اگر ازدواج کنید تعامل با همسر به مراتب سخت تر است…

صبر و ظفر دوستان قدیم اند     بر اثر صبر نوبت ظفر آید

Share

5 نظر در “صبر و ظفر دوستان قدیم اند

  1. آقای دکتر شما که فرد تحصیل کرده و متفکری هستید دیگه چرا؟!!
    اونهایی که دم از افزایش جمعیت میزنند سالهاست که دیگه با توده مردم زندگی نمیکنند. (به قول پدرم: بالای گود نشستن و میگن لنگش کن!)
    من اگر فردا بچه دار بشم شما هزنیه هاش رو میدید یا دولت؟
    با این وضع بیکاری و تورم و افزایش مخارج زندگی امثال بنده خواب بچه دار شدن هم براشون کابوسه.
    اصلا یه سوال خصوصی تر(اگر فضولی محسوب نشه): [فضولی محسوب می شود و لذا فیل.تر شد]

    جوانهای امروز از عهده هزینه های ازدواج برنمیان. چه برسه دیگه به بچه دار شدن و افزایش تعداد فرزندان.
    (به عنوان مثال حداقل هزینه زندگی برای یک خانواده ۴ نفره در تهران روزانه ۵۶.۶ هزار تومان برآورد شده، (ماهی۱.۷ میلیون تومان). این رقم برای یک زندگی مفرح یا عادی نیست. بلکه یعنی کسی که زیر یک میلیون و هفتصد هزار تومان درآمد داشته باشه زیر خط فقر محسوب میشه. البته این آمار رسمی کشوره که احتمالا یک مقدار از آنچه که واقعیت داره هم کمتر باید باشه)

    • آقای مهران
      پروردگار در پاسخ افرادی که فرزندانشان را می کشتند که فقیر نشوند می فرماید: وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَکُمْ خَشْیَهَ إِمْلَاقٍ ۖ نَّحْنُ نَرْ‌زُقُهُمْ وَإِیَّاکُمْ ۚ إِنَّ قَتْلَهُمْ کَانَ خِطْئًا کَبِیرً‌ا ﴿٣١﴾. یعنی فرزندانتان را از بیم تنگدستی نکشید؛ ما به آنان و شما روزی می دهیم، یقیناً کشتن آنان گناهی بزرگ است. به قول صاحبدلی، روزی شما را به برکت فرزندانتان می دهیم.
      این یک سنت الهی است و اگر مسلمانیم قاعدتا به قرآن و سنتهایش پایبندیم.
      نکته قرآنی دیگر: خداوند زیاد شدن مسلمانان را بر سر آنها منت می گذارد: واذکروا اذ کنتم قلیلا فکثرکم
      بیکاری فقط برای شما نبوده، برای همه هست. باید تلاش کنید تا کار مناسب بیابید یا ایجاد کنید. من بین مهرماه ۸۱ تا اردیبهشت ۸۲ مهمترین دغدغه ام یافتن کار بود و شرکتها و موسسات زیادی را برای یافتن کار رفتم تا اینکه به لطف خدا، کار مناسبی یافتم.
      اینکه حداقل هزینه زندگی چقدر است، به فرهنگ مصرف بستگی دارد و این عددی که آقایان برآورد کرده اند، اگر اجاره خانه در آن دخالت نداشته باشد، غلط است. خودم حدود سه سال است که پس از حذف اقساط وامها، حدود یک میلیون برایم باقی می ماند و از کفاف زندگی ام بیشتر است.
      امیدوارم خداوند به شما و تمام جوانان باهمت کشورم، شغل مناسب، همسر نیکو و فرزندان بسیار! عنایت کند.

  2. اینم در راستای سیاستهای افزایش جمعیتی بود آقای دکتر یا فارغ از اون بحثا مطرح شد؟
    به دنیال یک ریشه و دو ریشه نباشید.
    دنبال شاه ریشه باید بود که مدیریته، بی برنامگیه بی نظمیه و هزارتاچیز دیگه که نتیجه ش میشه این وضعیتی که جوونها (رعیت ها البته) دچارش شدن.

    • منظورتان این است که اگر در راستای سیاست افزایش جمعیت باشد بد است؟
      بحث مدیریت و این حرفها درسته اما این موضوع ربطی به ۲۲ بهمن نداشت و اشاره به یک واقعیت بود. ما ایرانیها اگر کوچکترین مشکلی هم در زندگی داشته باشیم، یک جوری به دولت و نظام و سایر مردم ربطش می دهیم و همیشه خودمان بی تقصیریم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *