یک راه حمله کردن به یک موضوع، بد دفاع کردن است. تقریبا هر جا که بحث حجاب مطرح میشود، در دفاع از آن مطرح میشود که حجاب محدودیت نیست. به نظر بنده این یک دروغ است! تصور کنید در گرمای تابستان با مقنعه و چادر بخواهید فعالیت کنید؛ اگر این محدودیت نیست پس چیست؟ محدودیت یعنی چیزی که آزادی انسان را محدود کند. این نوع پوشش لااقل در شرایط مذکور چیز مطلوبی به نظر نمی رسد و به نوعی محدود کننده است.
اما
آیا هر چیزی که محدودیت ایجاد می کند بد است؟
کمی تامل کنید ببینید که همیشه محدودیت بد است؟… این گونه اگر باشد، تمام قوانین اجتماعی بد است. چراغ قرمز بد است. ایستادن در صف بد است. سرعت گیر بد است. کار کردن هم بد است و ازدواج لابد از همه بدتر است!
حالا بیاییم سراغ احکام الهی؛ البته برای مسلمانان
لطفا یک حکم الهی پیدا کنید که محدودیت نباشد. از نماز صبح شروع کنیم، به عنوان یک غیر مسلمان اگر نگاه کنیم، مردم آزارترین حکم همین نماز صبح است. بهترین زمان خواب را باید از جا برخیزیم و لحظاتی خم و راست شویم (از دید غیر مسلمان). از آن بدتر نماز شب است!همین طور است روزه و جهاد و حج و زکات. لذا عبادت یعنی محدودیت، که اگر این طور نبود همه عابد بودند. لاابالی گری و تن پروری که زحمتی ندارد.
حجاب هم از همین محدودیتهاست. محدودیتی خاص زن. همان طور که محدودیتهایی خاص مردان داریم. جهاد حکم مردانه ای است که بر زنها واجب نیست. امرار معاش خانواده بر مرد واجب است. و حتی نوعی حجاب هم بر مرد لازم است!
حجاب محدودیت است، اما محدودیتی که مصونیت میآورد، محبت پروردگار میآورد و عبادتی است که زنهای مسلمان همزمان با فعالیتهای دیگرشان میتوانند انجام دهند. حجاب تظاهرات مخصوص خانمهاست.