شیطان که از جن و از جنس آتش است تواناییهایی دارد که انسان ندارد. او می تواند انسان را ببیند و از افکار و اندیشه های او آگاه شود. وسوسه کند و انسان را به گناهان دعوت کند. در این میان سوالی که مطرح است این است که آیا شیطان میتواند به صورت انسان ظاهر شود و با انسانها سخن بگوید؟ به عنوان مثال چیزی که در سریال “احضار” یا سریال قدیمی “او یک فرشته بود” نشان داده می شود صحیح است؟
پاسخ قرآن این است که بله میشود👆. در تفسیر آیه ی ۴۸ سوره مبارکه انفال چنین آمده است (تفسیر نمونه):
آیا شیطان از طریق وسوسه یا از طریق تشکل ظاهر شد؟
در اینکه نفوذ شیطان در دل مشرکان و طرح این گفتگوها با آنها در صحنه جنگ بدر به چه صورت بوده در میان مفسران پیشین و امروز گفتگو است، و رویهمرفته دو عقیده وجود دارد.
۱- جمعى معتقدند که این کار از طریق وسوسههاى باطنى صورت گرفته است، او با وسوسههاى خویش و استفاده از صفات منفى و زشت شیطانى مشرکان اعمالشان را در نظرشان جلوه داد و به آنها چنین وانمود کرد که نیروى شکستناپذیرى در اختیار دارند، و یک نوع پناهگاه و اتکاء باطنى در آنها تولید کرد.
اما پس از مجاهده سرسختانه مسلمانان و حوادث اعجاز آمیزى که سبب پیروزى آنها گردید آثار این وسوسهها از دل آنان بر چیده شد، و احساس کردند که شکست در برابر آنها قرار گرفته و هیچ تکیه گاهى براى آنها نیست بلکه کیفر و مجازات سختى از طرف خدا در انتظار آنهاست.
۲- جمع دیگرى که معتقدند که شیطان به شکل انسانى مجسم شد و در برابر آنها آشکار گردید، در روایتى که در بسیارى از کتب نقل شده مىخوانیم:
قریش به هنگامى که تصمیم راسخ براى حرکت به سوى میدان بدر گرفت از حمله طائفه بنى کنانه بیمناک بودند، زیرا قبلا نیز با هم خصومت داشتند، در این موقع ابلیس در چهره” سراقه بن مالک” که از سرشناسهاى قبیله بنى کنانه بود به سراغ آنها آمد و به آنها اطمینان داد که با شما موافق و هماهنگم و کسى بر شما غالب نخواهد شد و در میدان بدر شرکت کرد.
اما به هنگامى که نزول ملائکه را مشاهده کرد عقبنشینى نموده، فرار کرد، لشکر نیز به دنبال ضربتهاى سختى که از مسلمانان خورده بودند و با مشاهدهکار ابلیس پا به فرار گذاشتند و به هنگامى که به مکه باز گشتند گفتند سراقه بن مالک سبب فرار قریش شد، این سخن به گوش سراقه رسید و سوگند یاد کرد که من به هیچوجه از این موضوع آگاهى ندارم، و به هنگامى که نشانههاى مختلف وضع او را در میدان بدر به او یادآورى کردند همه را انکار کرد و قسم خورد که چنین چیزى حتما نبوده و او از مکه حرکت نکرده، به این ترتیب معلوم شد که آن شخص سراقه بن مالک نبوده است. دلیل طرفداران تفسیر اول این است که ابلیس نمىتواند در شکل انسانى ظاهر گردد در حالى که طرفداران تفسیر دوم مىگویند دلیلى بر محال بودن این موضوع در دست نیست، به خصوص که نظیر آن را در داستان هجرت پیامبر ص و آمدن پیر مردى در شکل مردم” نجد” در” دار الندوه” نیز نقل کردهاند، به علاوه ظاهر تعبیرات و گفتگوهایى که در آیه فوق گذشت با مجسم شدن ابلیس سازگارتر است.
ولى در هر حال آیه فوق نشان مىدهد که مخصوصا در برنامههاى گروهى، و جمعى، در صورتى که در مسیر حق یا باطل باشد یک سلسله امدادها و نیروهاى الهى و یا نیروهاى شیطانى فعالیت مىکنند و آنها در هر چهرهاى خودنمایى مىکنند و پویندگان راه خدا باید مراقب این موضوع باشند.