مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند سگی به دختر بچه ای حمله کرده است. مرد به طرف آنها می دود و با سگ درگیر می شود . سرانجام سگ را می کشد و زندگی دختربچه را نجات می دهد. پلیسی که صحنه را دیده بود به سمت آنها می آید و می گوید: «تو یک قهرمانی.»
فردا در روزنامه ها می نویسند: “یک نیویورکی شجاع، جان دختر بچه ای را نجات داد.”
آن مرد میگوید: اما من نیویورکی نیستم.
پس روزنامه های صبح مینویسند: “آمریکایی شجاع جان دختر بچه ای را نجات داد.”
آن مرد دوباره میگوید: «اما من آمریکایی نیستم.»
«خوب، پس تو اهل کجا هستی؟»
«من ایرانی هستم!»
فردای آنروز روزنامه ها اینگونه می نویسند: «یک تندروی مسلمان، سگ بی گناه آمریکایی را کشت!»
دکتر حسین تشکر ازاین مطالب جالبتان باعث افتخار ما همشهریان هستید.
@مهدی
ممنون آقا مهدی
مشرف فرمودین
متاسفانه حقیقت همین است.”آنکه خواب است را میتوان بیدار کرد اما آنکه خود را به خواب می زند هرگز”مگر انشاالله در دولت یار بالاجبار بیدار شوند.انشاالله
خوب اینم یک نوعش است!!!!!
ببینیم به کجا می رسند؟؟؟؟