اسمع، افهم یا فلان ابن فلان… بشنو و بفهم آی فلانی پسر فلانی
این جمله شدیدا تکان دهنده، ابتدای کلماتی است که به میت در قبر تلقین می کنند. در حین گفتن این کلمات، فرد تلقین خوان، بازوان مرده را محکم تکان می دهد…
چند روز قبل یکی از اقوام به رحمت خدا رفت (خدا بیامرزدش) و در جریان آن از هنگام تحویل جنازه تا غسل و تشییع جنازه در حرم امام رضا علیه السلام و دفن در بهشت رضا، حضور پیدا کردم. گواهی می دهم که هیچ مکانی به اندازه غسالخانه و هیچ زمانی به اندازه زمان خواندن کلمات تلقین، بیدار کننده و هشدار دهنده نیست.
غسالخانه جایی که هر چند دقیقه یک جنازه جدید به جمع جنازه ها اضافه می شود و مردمی را می بینی که برخی قرآن می خوانند، برخی ضجه می زنند و برخی دیگر می ترسند بر سر جنازه ظاهر شوند و غسل دهنده را می بینی که گویی در حمام است و هیچ برایش تفاوتی نمی کند که این که می شورد مرده است یا زنده! مردگانی که تا روز قبل در جمع ما بوده اند و مایی که همچنان عبرت نمی گیریم … گویی مرگ تنها برای دیگران است.
اما لحظات تلقین میت (+) بسیار تکان دهنده است. مرده را در میان گریه و زاری بستگان به درون قبر می گذارند و … اسمع افهم یا فلان ابن فلان بشنو، بفهم ای فلانی پسر فلانی و تکانهایی که به شانه اش می دهند انسان را تکان می دهد. و بعد پرسشهایی از میت که آیا بر عهد خود باقیمانده ای از شهادت بر وحدانیت خدا و پیامبری رسول و امامت امامان ۱۲ گانه … سپس سنگهای لحد و خاکهایی که قبر را پر می کنند و مرده ای که تا لحظاتی دیگر تنها می شود و باید پاسخگوی فرشتگان الهی در شب اول قبرش باشد.
در پایان، این داستان (+) هم شنیدنی است: ادامهی خواندن