انتخاب شغل، مخصوصا در ابتدای راه کار دشوار و دور از دسترسی به نظر می رسد. مطلب زیر را یکی از دانشجویان در باب انتخاب شغل فرستاده است که با کمی تغییر منتشر می کنم:
سلام، دانشجوی ارشد الکترونیک هستم
دوست دارم نظرم را در زمینه کار بگویم اگر دوست داشتید در وبلاگتان منتشر کنید.
اول این که بنده با وجود ۲۶ سال سن متاسفانه فقط دو ماه کار کرده ام و این یعنی آمار بیکاری ایران زیاد است.
دوم این که با توجه به نداشتن پول زیاد تا این سن چه سختی ها که نکشیده ام مثلا حساب کنید که خیلی جاها نتوانستم کارآموزی بروم چون خرج رفت و آمد را نداشتم یا این که دوست داشتم با برادرم به مسافرت بروم که نتوانستم. یا این که مثلا الان تنها شخصی در کلاسمان هستم که لپ تاپ و گوشی جدید ندارم.
بنابراین یکی از مشکلات بنده تا این سن نرفتن به سر کار و در نتیجه نداشتن درآمد بوده است.
اما برای این مشکل چه راه حلی را پیدا کرده ام؟
چند وقت پیش بود که استاد حسن رحیم پور ازغدی قبل از نمازجمعه سخنرانی داشت به شکل اتفاقی حرف های او را شنیدم که به این مضمون می گفت : از نظر اسلام اگر کاری در شان انسان برای او پیدا شد که چه بهتر ولی اگر پیدا نشد سر کاری می رویم که در شان ما نیست.
و این کلید حل مشکل من شد. من که تا دیروز موقعیت های شغلی محدودی داشتم که اکثرا سابقه کار می خواستند و بسیاری از آن ها در شهرستان موجود نبود به یکباره با موقعیت های شغلی بسیاری روبرو شدم که نسبت به آن ها بی توجه بودم مثلا مدیر عامل کارخانه ای با قانون کار منشی می خواست یا این که در کارخانهای اپراتور دستگاه با یک میلیون تومان میخواستند که حدود همان مهندس برق میشود.
وقتی مهر به دانشگاه رفتم دیدم بعضی ها چقدر راحت زندگی می کنند. دوستی از ارومیه آمده بود و می گفت فصل چیدن میوهها فامیلهایش زنگ زده اند و گفتهاند که به کارگر روزی پنجاه هزار تومان برای چیدن میوه میدهند علاوه بر این در یک شرکت هم به صورت نیمه وقت کار می کرد.
کس دیگری رشته فیزیک بود برادرش برق ساختمان کار میکرد او هم رفته بود یاد گرفته بود هم رشته ای او از خوزستان آمده بود و تابستان ها کشاورزی می کرد.
در نهایت به این ختم کنم که در اروپا نمی گویند که چه کاره ای بلکه می گویند آیا کار داری؟
در جایی ایتالیا را نشان می داد که مهندسان با سابقه کامپیوتر از کار بیکار شده بودند و با خواندن کتاب کار کاشتن صیفیجات را در حومه شهر آغاز کرده بودند؛ میگفتند بیست سال کار کامپیوتر کردهاند و الان از کارشان (کشاورزی) راضی هستند و کار باعث عزت نفس انسان میشود در عین این که می گفتند ما اگر کار کامپیوتر را انجام بدهیم بیش تر میتوانیم به کشورمان خدمت کنیم. (البته بگذریم که تلویزیون خیلی وقت ها اغراق می کند ولی به نظرم این حرف درستی بود که زده شد.)
حاج آقای فرحزاد به این مضمون حرفی را می گفتند که اسلام دو جوان را نمی پسندد یکی این که بیکار باشد (چه اندازه از صلحا چوپانی و کارهای دیگر را انجام می داده اند.) و دیگر این که جوانی که دائم شغلش را عوض کند.
البته بنده الان شغل مرتبط دارم و به شکل موقت کارگر شبکه شده ام اما اگر بگویند که دیگر سرکار نیا همانطور که الان چندروزی است که کار نیست و سر کار نمی روم هیچ ناراحت نمی شوم ابتدا سراغ مشاغل مرتبط به این شغل می روم و اگر پیدا نشد سراغ مشاغل دیگر می روم.
دوستان عزیز ان شاالله که به شغلی درخور شان شما با توجه به توانمندی های بالایی که بنده اطلاع دارم برسید و اگر نه هم خدا بزرگ است.
سلام
مشکل بسیاری از شغل های جدید، حقوق شبهه ناک آنهاست. مثل کار در بانک ها، مؤسسات مالی، بیمه ها، شرکتهای مخابراتی، برخی از شرکتهای دولتی و نیمه دولتی و خصوصی که معلوم نیست چه میکنند و از کجا در آمد دارند؛ شرکت هایی که باید دزدیها و … را ببینی و دم نزنی و الا اخراجی و امثالهم هستند. خصوصا اگر بدانی خودت بقدری ضعیفی که اگر در چنین جایی وارد شوی، حتما وحتما خودت هم به همین کارهای کثیف مشغول میشوی!
پس باید عطایش را بخشید به لقایش.
و این وسط… پس چه باید کرد؟
سلام
تا حدی درست میفرمایید، اما اگر بخواهیم زیادی مته روی خشخاش بگذاریم باید مثل آن زاهدی که شاید هنوز زنده باشد، یک گاو بخریم و مزرعه ای گندم هم داشته باشیم و خودمان نان تولید کنیم و از شیر گاو خودمان هم بخوریم و با دیگران داد و ستد نکنیم چرا که ممکن است حلال نباشد. این در حالیست که مسلمانان صدر اسلام با غیرمسلمین هم تجارت می کردند. وظیفه ما در جایی که وارد می شویم این نیست که زیاد تجسس کنیم و ببینیم آیا درآمدشان حلال است یا نه، بلکه اگر مورد فاحشی دیدیم باید تذکر دهیم وگرنه اصل بر برائت است.
البته تذکر و برائت هم نباشه شاید بد نباشه یه نمونه اش شاید شما هم شنیده یا دیده باشید اخراج یه نفر از اداره برق کیش به دلیل خبر ، خبرنگار ها از افزایش شدید قیمت واقعا مسخره هست اینم لینکش.
http://hoshdarnews.ir/detail/News/22742
سلام
این یک نظر هست و خوب بود در قالب نظر و تحت یک پست مرتبط قرار می گرفت در هر حال مهم نیست اما آقای رحیم پور ازغدی هم نظر خودشان را گفتند که البته از ایشان و افرادی که مرتبط با حکومت باشند یا به نوعی در جایی راحت باشند یا بجای اینکه فرد حرف و راه حل مشکل را به شکل صحیح بیان کند از افکار مذهبی اجتماع سوء استفاده می کند نه این طور نیست آقا ما برای رفع مشکل مسکن مصرف نباید کنیم باید راه درمان را پیدا کنیم ما نیاز به معرفی مسکن نداریم…. اما فکر کجاست فهم کجاست اراده کجاست ؟؟؟ هیچ هر دوره تغییر دولت انجام می شود اما نمی بینم در نظام آموزش عالی کشور حداقل پیشرفت خاصی برای تحول نظام علمی بیمار صورت پذیرد گفتن هم ندارد بسیار گفتیم و بسیار …… شنیدیم . خودتان پرش کنید که این داستان هم چنان باقی است …