دیدار روی مهدی

کتاب اصول کافی یکی از مهمترین کتابهای حدیث شیعه است که درباره آن علامه «شیخ عبداللَّه مامقانى» مى‏نویسد: همانند کافى در اسلام نگاشته نشده و گفته مى‏شود این کتاب بر امام زمان عرضه شده و آن حضرت آن را پسندیده و فرموده است: «این کتاب براى شیعیان ما کافى است». (تنقیح المقال، ج ۳، ص ۲۰۲)

در کتاب اصول کافی جلد ۲ صفحه ۴۵۰ روایت ۳ داستان جالبی پیرامون امام زمان نقل شده که معنی واقعی تحقیق را روشن می کند:

ابو سعید غانم هندی گوید: من در یکی از شهرهای هندوستان که به کشمیر داخله معروفست بودم و رفقائی داشتم که کرسی نشین دست راست سلطان بودند، آنها ۴۰ مرد بودند. همگی چهار کتاب معروف : تورات، انجیل، زبور و صحف ابراهیم را مطالعه می کردند، من و آنها میان مردم قضاوت می کردیم و مسائل دینشان را به آنها تعلیم نموده ، راجع به حلال و حرامشان فتوی می دادیم و خود سلطان و مردم دیگر، در این امور به ما رو می آوردند، روزی نام رسول خدا را مطرح کردیم و گفتیم: این پیغمبری که نامش در کتب است، ما از وضعش ‍ اطلاع نداریم، لازمست در این باره جستجو کنیم و به دنبالش برویم، همگی رأی دادند و توافق کردند که من بیرون روم و در جستجوی این امر باشم  لذا من از کشمیر بیرون آمدم و پول بسیاری همراه داشتم، ۱۲ ماه راه رفتم تا نزدیک کابل رسیدم، مردمی تُرک سر راه بر من گرفتند و پولم را بردند و جراحات سختی به من زدند و به شهر کابلم بردند. سلطان آنجا چون گزارش مرا دانست، به شهر بلخم فرستاد و سلطان آنجا در آن زمان، داوود بن عباس بن ابی اسود بود، درباره من به او خبر دادند که: من از هندوستان به جستجوی دین بیرون آمده و زبان فارسی را آموخته ام و با فقهاء و متکلمین مباحثه کرده ام .
داود بن عباس دنبالم فرستاد و مرا در مجلس خود احضار کرد: و دانشمندان را گرد آورد تا با من مباحثه کنند، من به آنها گفتم : من از شهر خود خارج شده، در جستجوی پیغمبری می باشم که نامش را در کتابها دیده ام . گفتند: او کیست و نامش چیست؟ گفتم: محمد است. گفتند: او پیغمبر ماست که تو در جستجویش هستی، سپس شرایع او را از آنها پرسیدم، آنها مرا آگاه ساختند.
به آنها گفتم : من می دانم که محمد پیغمبر است ولی نمی دانم او همین است که شما معرفیش می کنید یا نه؟ شما محل او را به من نشان دهید تا نزدش روم و از نشانه ها و دلیلهایی که می دانم از او بپرسم، اگر همان کسی بود که او را می جویم به او ایمان آورم . گفتند: او وفات کرده است صلی الله علیه وآله. گفتم : جانشین و وصی او کیست ؟ گفتند: ابوبکر است. گفتم: این که کنیه او است، نامش را بگویید، گفتند: عبدالله ابن عثمان است و او را به قریش منسوب ساختند. گفتم : نسب پیغمبر خود محمد را برایم بگویید، آنها نسب او را گفتند، گفتم: این شخص، آن که من می جویم نیست. آن که من در طلبش هستم، جانشین او برادر دینی او و پسر عموی نسبی او و شوهر دختر او و پدر فرزندان (نوادگان) اوست، و آن پسر را در روی زمین، نسلی جز فرزندان مردی که خلیفه اوست نمی باشد، ناگاه همه بر من تاختند و گفتند: ای امیر! این مرد از شرک بیرون آمده و بسوی کفر رفته و خون او حلال است

ادامه‌ی خواندن

Share

Imam: The Light Of Allah

This is a copy from blog htt:\\imam-mahdi-aj.blogspot.com : Read Main Article

Abukhalid Kaboli said: I asked Imam Bagher (as) about the verse of Quran:

So believe in Allah and His Messenger and the Light which We have sent down. And Allah is Acquainted with what you do. ( Quran, Chapter 64, verse 8 )
Imam said: Oh AbaKhalid, swear by God purpose of the light is Imams of Äl-e-Muhammad (PBUH) until doomsday. I swear to God that they are the light sent down; they are light of Allah in heavens and the earth.
Oh Abakhalid, swear by God the light of Imam in heart of believers is brighter than light of the sun at noon. Swear by God, Imams clean hearts of believers and Allah will hide their light from anyone he want, then their hearts are dark.
Oh Abakhalid, no one like us and follow us unless Allah has been cleaned his heart and Allah wont clean heart of someone unless he surrenders to us and makes peace with us and then Allah will keep him away from hard interrogation and he is safe from the great fear of Doomsday. (Osule Kafi, Vol 1, Page 276)

Arabic and Farsi:

العربیه
الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمّدٍ عَنْ مُعَلّى بْنِ مُحَمّدٍ عَنْ عَلِیّ بْنِ مِرْدَاسٍ قَالَ حَدّثَنَا صَفْوَانُ بْنُ یَحْیَى وَ الْحَسَنُ بْنُ مَحْبُوبٍ عَنْ أَبِی أَیّوبَ عَنْ أَبِی خَالِدٍ الْکَابُلِیّ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا جَعْفَرٍ (ع) عَنْ قَوْلِ اللّهِ عَزّ وَ جَلّ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ وَ النّورِ الّذِی أَنْزَلْنا فَقَالَ یَا أَبَا خَالِدٍ النّورُ وَ اللّهِ الْأَئِمّهُ مِنْ آلِ مُحَمّدٍ ص إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَهِ وَ هُمْ وَ اللّهِ نُورُ اللّهِ الّذِی أَنْزَلَ وَ هُمْ وَ اللّهِ نُورُ اللّهِ فِی السّمَاوَاتِ وَ فِی الْأَرْضِ وَ اللّهِ یَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ أَنْوَرُ مِنَ الشّمْسِ الْمُضِیئَهِ بِالنّهَارِ وَ هُمْ وَ اللّهِ یُنَوّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِینَ وَ یَحْجُبُ اللّهُ عَزّ وَ جَلّ نُورَهُمْ عَمّنْ یَشَاءُ فَتُظْلَمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللّهِ یَا أَبَا خَالِدٍ لَا یُحِبّنَا عَبْدٌ وَ یَتَوَلّانَا حَتّى یُطَهّرَ اللّهُ قَلْبَهُ وَ لَا یُطَهّرُ اللّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتّى یُسَلّمَ لَنَا وَ یَکُونَ سِلْماً لَنَا فَإِذَا کَانَ سِلْماً لَنَا سَلّمَهُ اللّهُ مِنْ شَدِیدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ مِنْ فَزَعِ یَوْمِ الْقِیَامَهِ الْأَکْبَرِ. (اصول کافى جلد ١ صفحه: ٢٧۶ روایه: ١)

فارسی

ابو خالد کابلی گوید از امام باقر علیه السلام پرسیدم تفسیر قول خدای عزوجل را ( سوره تغابن آیه ۸ ) (بخدا و رسولش و نوری که فرستاده‏ایم ایمان آورید) فرمود: ای ابا خالد بخدا سوگند که مقصود از نور، ائمه از آل محمد(ص) باشند تا روز قیامت، بخدا که ایشانند همان نور خدا که فرو فرستاده، بخدا که ایشانند نور خدا در آسمانها و زمین، بخدا ای ابا خالد، نور امام در دل مؤمنین از نور خورشید تابان در روز، روشن‏تر است، بخدا که ائمه دلهای مؤمنین را منور سازند و خدا از هر کس خواهد نور ایشان را پنهان دارد، پس دل آنها تاریک گردد، بخدا ای ابا خالد بنده‏ای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نکند تا اینکه خدا قلبش را پاکیزه کرده باشد و خدا قلب بنده‏ای را پاکیزه نکند تا اینکه تلسیم ما شده و با ما آشتی کرده باشد (یک رنگ شده باشد و سازگار) و چون با ما سازش کرد خدا از حساب سخت نگاهش دارد و از هراس بزرگ روز قیامت ایمنش سازد.
Share

با بصیرت فوروارد کنیم!

یکی از ابزارهای ارتباطی فتنه در سالهای اخیر، ایمیل است. همه ما هر روزه با ایمیلهای مختلفی از افراد شناس و ناشناس مواجهیم. غالبا هم فرض بر این است که ایمیلهای دریافتی چون فوروارد شده اند و مخاطب زیادی داشته اند، درست هم هستند؛ لذا ما هم با کلیک بر روی دکمه forward آن را برای تمام دوستان خودمان ارسال می کنیم و به انتشار آن در دنیای وب و شیوع آن کمک می کنیم. شاید از هر ۱۰ ایمیل اینچنینی ۹ تای آنها درست باشد اما مطمئن باشید که در شرایط فعلی برخی از آنها با مقاصد خاص نوشته شده اند و متاسفانه با اشاعه این ایمیلها آب در آسیاب دشمن می ریزیم و تنور فتنه را داغتر می کنیم. این به نظر من ناشی از سطحی نگری و عدم بصیرت است.

برای روشن شدن بحث چند مثال بزنم:

۱. چندی پیش ایمیلی برایم آمد که با تعدادی تصویر بیان می کرد که پاسارگاد زیر آب رفت!
دوستان متأسفانه خبر بدی دارم که هر ایرانی را برافروخته میکند. سد سیوند در استان فارس در آستانه ء آبگیری است. با این کار برای همیشه آرامگاه کوروش کبیر به زیر آب میرود و بخش بزرگی از پاسارگاد نابود میشود. ..چه نِشسته‌اى؟؟؟!!!!! «سد سیوند در استان فارس در آستانه آبگیری است که با این کار برای همیشه آرامگاه کورش کبیر نابود میشود.» این خبر را یک منبع مطلع در سازمان میراث فرهنگی اعلام کرده است. ( البته هم اکنون این سد آبگیری شده و آرامگاه به زیر آب رفت) … ای کاش حداقل به خارجیانِ بی‌تمدن(!!!)، که از داشتن چنین گنجینه‌هایی محروم‌اند، این اجازه را می‌دادیم تا در حفظ داشته‌های ما کوشا باشند و این آثار را به ایشان افتخاری هدیه می‌کردیم. چون انگار ما هیچ احتیاجی به آنها نداریم…..!! حداقل آبرومان حفظ میشد. … یاران لطفاً این خبر را پخش کنید.

دقت کنید که چگونه ملت را تهییج می کنند و در عین حال چه تناقض آشکاری این متن دارد: یک بار می گوید در آستانه آبگیری است. و در ادامه می گوید هم اکنون آبگیری شده و آرامگاه به زیر آب رفت! این ایمیل را یک دانشجوی دکتری الکترونیک برای من و خیلی دیگر فوروارد کرده بود. ایمیلی که ۳-۴ سال قبل هم برایم ارسال شده بود و همان زمان هم دروغ بودن آن آشکار بود.

۲. پاسخ های شرعی استاد مصباح ‎(وای بر ما)‎

این ایمیل آنقدر توهین آمیز و مسخره بود که خیلی زود پاکش کردم و از بیان کامل آن معذورم. لیکن هر چی فتوا مربوط به وهابی های تندرو بوده را آورده اند و به عنوان فتواهای آقای مصباح ارائه کرده اند. مثلا: تجاوز به عنف حرام است لیکن اگر در راستای حمایت از ولایت فقیه باشد واجب است! بماند که آقای مصباح ادعای مرجعیت نکرده است و اصولا رساله ندارند.

۳. صحبتهای امام که محقق نشد

در این ایمیل تا توانسته اند سخنان امام را تحریف کرده اند و البته جهت انحراف دشمن به صحیفه نور هم مرجع داده اند. نتیجه گرفته اند که امام دروغگو بوده و سر ملت ساده ایران را کلاه گذاشته است… کلا نویسنده این ایمیل که از سبزهای اموی بوده خیلی دلش برای مردم سوخته بود و قصد روشن کردن مردم را داشت.

۴. نامه محرمانه وزارت کشور به [امام] خامنه ای

در پی اجرای اولین روز از هدفمندی یارانه ها، وزیر کشور آقای محصولی! در نامه محرمانه ای به [امام] خامنه ای خواستار لغو سریع لایحه هدفمندی شد. وی گفت با توجه به ناآرامی هایی که در پی اجرای هدفمندی در برخی استانهای کشور شروع شده است …

این ایمیل که با کلی کار فتوشاپی تولید شده بود اوج نادانی نویسنده را می رساند که نمی دانست محصولی خیلی وقته که دیگر وزیر کشور نیست!

یک موردی هم امروز به دستم رسید که مثلا آلودگی هوا ناشی از بنزین تولید داخل است که ۵۰% آن بنزن است که سرطان زا است و ال است و بل. و با تعدادی عکس و مقداری مظلوم نمایی قصد تهییج مردم را داشت که آی مردم این دولت دارد شما را می کشد. (تو مایه های خاک بر سرتون که اعتراض نمی کنید!)

موارد از این دست زیاد است و شما هم حتما دیده اید. لیکن تکلیف ما چیست؟ زودی بزنیم و فوروارد کنیم؟ یا به فرموده قرآن عمل کنیم و هر گاه خبری دریافت کردیم بدون تحقیق در مورد درستی آن، منتشرش نکنیم. این یک مصداق بارز بصیرت است که ما به عنوان تحصیل کرده به راحتی می توانیم رعایت کنیم اگر بخواهیم. همان بصیرتی که در سالهای اخیر حضرت آقا مرتبا مردم را به آن دعوت می کنند.

موضوع بصیرت ظاهرا خیلی روشن است و همه ما خودمان را بصیر می دانیم لیکن در میدان عمل وضع فرق می کند و خیلی وقتها بدون بصیرت عمل می کنیم و فکر هم می کنیم که بصیرت داریم!

در پایان بخشی از بیانات رهبر عزیز در سال گذشته را مرور کنیم:

* بیانات مقام معظم رهبری در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر ۱۳۸۸/۰۷/۱۵

خداى متعال به پیغمبرش در آن دوران دشوار مکه میفرماید: اى پیغمبر! من با بصیرت حرکت میکنم؛ «قل هذه سبیلى ادعوا الى اللَّه على بصیره انا و من اتّبعنى»؛ خودِ پیغمبر با بصیرت حرکت میکند، تابعان و پیروان و مدافعان فکر پیغمبر هم با بصیرت. این مال دوران مکه است؛ آن وقتى که هنوز حکومتى وجود نداشت، جامعه‌اى وجود نداشت، مدیریت دشوارى وجود نداشت، بصیرت لازم بود؛ در دوران مدینه، به طریق اولى‌. اینى که من در طول چند سال گذشته همیشه بر روى بصیرت تأکید کرده‌ام، به خاطر این است که یک ملتى که بصیرت دارد، مجموعه‌ى جوانان یک کشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حرکت میکنند و قدم برمیدارند، همه‌ى تیغهاى دشمن در مقابل آنها کند میشود. بصیرت این است.

بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمیتواند آنها را گمراه کند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد. شما در جبهه‌ى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشه‌خوانى بلد نباشید، اگر قطب‌نما در اختیار نداشته باشید، یک وقت نگاه میکنید مى‌بینید در محاصره‌ى دشمن قرار گرفته‌اید؛ راه را عوضى آمده‌اید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطب‌نما همان بصیرت است. در زندگىِ پیچیده‌ى اجتماعىِ امروز، بدون بصیرت نمیشود حرکت کرد.

جوانها باید فکر کنند، بیندیشند، بصیرت خودشان را افزایش بدهند. معلمان روحانى، متعهدان موجود در جامعه‌ى ما از اهل سواد و فرهنگ، از دانشگاهى و حوزوى، باید به مسئله‌ى بصیرت اهمیت بدهند؛ بصیرت در هدف، بصیرت در وسیله، بصیرت در شناخت دشمن، بصیرت در شناخت موانع راه، بصیرت در شناخت راه‌هاى جلوگیرى از این موانع و برداشتن این موانع؛ این بصیرتها لازم است. وقتى بصیرت بود، آنوقت شما میدانید با کِى طرفید، ابزار لازم را با خودتان برمیدارید. یک روز شما میخواهید تو خیابان قدم بزنید، خوب، با لباس معمولى، با یک دمپائى هم میشود رفت تو خیابان قدم زد؛ اما یک روز میخواهید بروید قله‌ى دماوند را فتح کنید، او دیگر تجهیزات خودش را میخواهد. بصیرت یعنى اینکه بدانید چه میخواهید، تا بدانید چه باید با خودتان داشته باشید. جوانان عزیز! هر چه میتوانید در افزایش بصیرت خود، در عمق بخشیدن به بصیرت خود، تلاش کنید و نگذارید، نگذارید دشمنان از بى‌بصیرتى ما استفاده کنند؛ دشمن به شکل دوست جلوه کند، حقیقت به شکل باطل و باطل در لباس حقیقت.

امیرالمؤمنین در یک خطبه‌اى از جمله‌ى مهمترین مشکلات جامعه همین را میشمارد: «انّما بدء الوقوع الفتن اهواء تتّبع و احکام تبتدع یخالف فیها کتاب اللَّه». در همین خطبه، امیرالمؤمنین میفرماید: اگر حق به طور واضح در مقابل مردم آشکار و ظاهر بشود، کسى نمیتواند زبان علیه حق باز کند. اگر باطل هم خودش را به طور آشکار نشان بدهد، مردم به سمت باطل نخواهند رفت. «و لکن یؤخذ من هذا ضغث و من هذا ضغث فیمزجان». آن کسانى که مردم را میخواهند گمراه بکنند، باطل را به صورت خالص نمى‌آورند؛ باطل و حق را آمیخته میکنند، ممزوج میکنند، آن وقت نتیجه این میشود که «فهنالک یستولى الشّیطان على اولیائه»؛ حق، براى طرفداران حق هم مشتبه میشود. این است که بصیرت میشود اولین وظیفه‌ى ما. نگذاریم حق و باطل مشتبه بشود.

Share

مرده خواری

امشب، یکی از همکاران عزیز به شب نشینی ما آمد. گفت عاشورا به ده ملا رفته بودم، آنجا سر سفره امام حسین (ع) متوجه شدم تعدادی دانشجو از دانشگاه صنعتی کنارم نشسته اند. طبق معمول داشتند بد و بیراه به اساتیدشان می گفتند. خوب که گوش کردم، فهمیدم برقی و مکاترونیکی هستند. چندی که گذشت نوبت شما شد و شروع کردند به تعریف و تمجید … چه تعریفهایی!

آن دانشجوی عزیز، از بدگویی دوستانش از اساتید ناراحت شده بود و برایم نظر فرستاده بود که اینها پیش رویتان اینگونه اند و در غیاب شما آنگونه. اینجا با القاب قشنگ صدایتان می کنند و آنجا با فحشهای ناپسند. منظور اینکه حواستان باشد…

این رفتار دانشجویان متاسفانه طبیعی شده است تا آنجا که اگر پشت سر معلمی تعریفش را بکنند جای تعجب دارد. دلیلش هم واضح است، هم ما معلمان و هم دانشجویان از اخلاق اسلامی فاصله گرفته ایم. اصلا بسیاری از ما اخلاق اسلامی را نمی دانیم. نمی دانیم که احترام چند نفر واجب است: پدر و مادر، بزرگسالان و معلم. نمی دانیم که معلم بر شاگردانش حقوقی دارد! و برعکس

من از این رفتار ناراحت نمی شوم، لیکن شما دانشجوی عزیز که باید دلت برای خودت بسوزد یا نه؟ هر عملی، یک باطنی دارد که امثال من و شما نمی بینیم ولی صاحبدلانی مثل شیخ رجبعلی خیاط، آیت الله بهجت می بینند. باطن بدحجابی آتشی است که از محل موهای زن بدحجاب تمام بدنش را فرا می گیرد. باطن نماز خوب، نور است که اطراف بدن نمازگزار را فرا می گیرد. (کتاب کیمیای محبت را بخوانید). باطن غیبت هم خوردن گوشت فرد غیبت شونده است در حالی که او مرده! تصورش هم وحشتناک است. دوستان عزیز، دانشگاه می آییم که مطلبی یاد بگیریم نه اینکه درسی را پاس کنیم. سخت گیری لازم است. این را خود شما دو سال دیگر که فارغ التحصیل شوید متوجه می شوید.

بد نیست در پایان برخی از حقوق معلم بر دانشجو را هم بیان کنیم:

از حقوق استاد بر شاگرد این است که : زیاد از او سؤال نکند. اگر کسى سؤال کرد، او پیش از استاد جواب نگوید. اگر استاد رویش را برگرداند، وى پافشارى و سماجت نکند. اگر استاد حالش مناسب نیست، دست به دامن او نگردد. با دستش به سوى او اشاره نکند. با گوشه چشم به او نگاه نکند. در محضر استاد با دیگران گفتگو و مشورت ننماید. از استاد عیبجویى نکند. نزد استاد نگوید: فلانى بر خلاف گفته شما چنین گفت . اسرار او را فاش ننماید. در محضرش غیبت نکند. هم در حضور وهم در غیاب، حافظ او باشد. غیر از سلامى که به جمع مى کند، تحیتى مخصوص خدمت استاد عرضه بدارد…. (کتاب آیین بندگی)

البته استاد هم در مقابل وظایفی دارد مثل اینکه اسامی شاگردان را بداند، با هر کدام به میزان فهمش پاسخ دهد، لباس آراسته بپوشد، به شاگردان سلام کند، با یاد خدا و دعا برای شاگردان کلاس را شروع کند و …

Share

به اهالی آفریقای ایران کمک کنید

اگر مریض شوی چه کار می کنی؟
نمک را در خاکستر می مالم و آن را به پیشانی می زنم.
مگر خوب می شوی؟
شاید شدم، شاید هم نشدم.
وقتی که دندان درد می گیری چه کار می کنی؟
آهن داغ می کنم و روی دندانم می گذارم اولش درد می گیرد ولی بعد خوب می شود.
می دانی الان ساعت چند است؟
ساعت دیگه چیه ،ما کاری به ساعت نداریم.
پس چطوری وقت را می فهمی؟
هر وقت شب بشود می خوابیم هر وقت روز باشد بیدار می شویم
تا حالا شهر رفته ای؟
می خواهم بروم چه کار کنم، یکی از بچه ها به شهر رفته ولی دیگر برنگشته، اینجا راحت هستیم. خیلی هم به ما خوش می گذرد. می گویند آنجا ماشین زیاد است، ماشین اگر آدم را زیر بگیرد آدم می میرد.
با حیوانات وحشی مشکلی ندارید؟
نه. آنها کاری به کار ما ندارند ما هم کاری به آنها نداریم.
منبع: کشف قبیله غارنشین (پی نوشت: وبلاگ منبع، حذف شده است)

این گفتگویی است بین یک روحانی و یک روستایی بدوی که تاکنون به شهر نرفته است و البته شهر هم به آنجا نرفته است. روایت رنج و فقر است.
اینجا آفریقای ایران است…

چندی پیش ایمیلی از طرف یک روحانی به نام محمد رضا فراهانی برایم ارسال شد که خیلی دردناک بود. البته مطلب بالا آنقدر دردناک نیست و به همین خاطر نوشتم. لیکن آن ایمیل که در مورد شیعیان مناطق سنی نشین بود خیلی تاسف بار بود و برای اینکه مورد سوء استفاده برخی فرصت طلبان واقع نشود آن را بیان نکردم.
شما اگر تمکن مالی دارید به ایشان و دوستانشان که برای آبادی مناطق فقیر نشین شیعه تلاش می کنند، کمک کنید.
برای آگاهی بیشتر به سایت فدائیان عدالت مراجعه کنید:

شماره حساب طرح اکرام کمیته امداد منطقه محروم عنبرآباد جیرفت کرمان   سپهر صادرات ۰۱۰۱۴۲۳۹۳۰۰۰۸

مجری طرح اکرام در کمیته امداد عنبر آباد برادر عادلی ۰۹۱۳۹۵۷۲۶۴۵

شماره حساب ستاد فدائیان عدالت  –  سپهر صادرات  محمد رضا فراهانی (۰۹۱۰۸۰۵۱۱۸۲)

شماره حساب         ۰۳۰۱۰۱۹۳۷۸۰۰۰

شماره کارت سپهر صادرات   ۶۰۳۷۶۹۱۰۱۴۸۶۸۵۴۱

پی نوشت آذر ۱۳۹۳: همچنان فدائیان عدالت به فعالیت مشغول است و می توانید به آنها در امور خیرشان کمک کنید.

Share