در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است، هست؟

در این زمانه رفیقی که خالی از خلل است   ***   صُراحی می ناب و سفینه غزل است
جریده رو که گذرگاه عافیت تنگ است   ***   پیاله گیر که عمر عزیز بی‌بدل است
نه من ز بی عملی در جهان ملولم و بس   ***   ملالت علما هم ز علم بی عمل است
به چشم عقل در این رهگذار پرآشوب   ***   جهان و کار جهان بی‌ثبات و بی‌محل است
بگیر طره مه چهره‌ای و قصه مخوان   ***   که سعد و نحس ز تاثیر زهره و زحل است
دلم امید فراوان به وصل روی تو داشت   ***  ولی اجل به ره عمر رهزن امل است
به هیچ دور نخواهند یافت هشیارش   ***   چنین که حافظ ما مست باده ازل است

نسخه صوتی

منبع: غزل شماره ۴۵ دیوان حافظ (نسخه رومیزی گنجور)

Share

بوی ماه مهر

اول مهر که می شود، صدای بلندگوی مدرسه ای که در همسایگی ماست مرا می برد به ایام خوش کودکی. روزهایی که لباسهای مثلا نو می پوشیدیم و کلی برای خودمان قیافه می گرفتیم. جلوی صف می ایستادم. جلال حسینی قرآن می خواند و بیشتر سوره “عادیات” و “تین” را می خواند! گاهی اوقات قرآن و شعار هفته را من می خواندم. شعار هفته، چه اصطلاح جالبی؛ یک هفته کامل، حدیثی را تکرار می کردیم: النظافه من الایمان… فاستبقوالخیرات… اشجع الناس من غلب هواه… هنوز نحوه‌ی بیان آنها در گوشم است. هنوز یادم است روزی که آقای تنها داشت از جلو نظام می داد و قبل از اینکه نظامش را او بگوید من با صدای بلند گفتم نظام! و یک گوش مالی حسابی نصیبم شد. به قول دوستی یادم نمی رود که صفحه های سمت چپ دفترم را بیشتر دوست داشتم چون سمت راستی ها پشتشان نوشته داشت! دیرمان می شد که کلاس سوم بشویم و به ما اجازه بدهند با خودکار بنویسیم. جایزه هایی که پدرانمان می گرفتند و ما با شوق به خود آنها نشان می دادیم که ببینید مدرسه به ما جایزه داد! تمام فاصله مدرسه تا خانه را دویدم تا این موضوع را بگویم. با همه اینها رفتارهای خشک برخی معلمان گاهی کاری می کرد که آرزو می کردم روزی معلم شوم و فرزندان معلمان خودم را حسابی اذیت کنم! از قضا معلم هم شدم ولی نه از آن نوعی که آرزوی کودکی ام بود. کودکی!
در هر حال خوش به حال بچه مدرسه ایها و معلمهای دبستان! بوی ماه مهر را آنها خیلی خوب احساس می کنند. برخورد با کودکان معصوم دبستان قلب انسان را صفا می دهد. باید مدتی با جماعت بی ذوق!! دانشجو سر و کله بزنی تا قدر بچه مدرسه ایها را بدانی.

Share

Mahdi (AJ) and Jesus

Today I read a narrative that shows Jesus will pray behind Mahdi (AS)

Imam Sadeq (AS) Said:

One day, prophet Muhammad came to his companions with happiness and smiles. People said: Allah keep you happy and augment your euphoria(tell why you are happy).
Prophet (PBUH) said: There is no day nor night but rather I receive a gift from God and today indeed my Lord gave me a gift that never gave like it before: Gabriel came to me and delivered greetings of my Lord and told me: Oh Muhammad, Allah (mighty and the majestic) chose seven people among tribe of Bani Hashim who no one like them created in the past nor in the future;  (they are) You Messenger of Allah, the master of prophets, and Ali ibne Abitalib, your executor master of executors, and Hassan and Hussein your grandchildren master of grandchildren, and Hamze your uncle master of martyrs, and Ja’far your cousin that fly everywhere in heaven with angels, and excelency Qaem[1] that Jesus son of Mary will pray behind him when the Lord descend him to the earth. And he is of the race of Ali (AS) and Fatima (SA) and children of Hussein (AS).
Source: Rozat o AlKafi, Narrative 10
[۱] Qaem is a name of Mahdi (as).

This is a copy from blog Imam Mahdi (aj) : Read Main Article
Share