دنبال مطلبی از آقای قرائتی میگشتم که چشمم به مطلب جالبتری افتاد! صحبتهایی در مورد مسائل جنسی و ازدواج که بنده به شدت با آنها موافقم؛ هر چند موانع بسیار زیادی بر سر راه این صحبتها هست. از جمله خود خانوادهها که غالبا به خاطر حرف مردم و یک سری خرافات و مزخرفات، فرزندان خود و دیگران را درمنگنه میگذارند.
این صحبتها را در چند سایت دیدم که هر کدام خلاصهای نوشته بودند. من سعی کردم یه جورایی از جمع آنها، نسخهی کاملتری ارائه کنم. نوشتههای به رنگ خاکستری حاشیههای بنده است!
صحبتهای آقای قرائتی در کنگره خانواده و سلامت جنسی
اول که مینشیند، میگوید این گل جلوی سن را بردارید، من ۳ – ۲ نفر را نمیبینم. آخر جلسه هم اعلام میکند که؛ «این نظر من بود، حالا خودتان با هم بنشینید درمورد این قضیه حرف بزنید. اما چند نفر با نظر من موافقند؟». دستهای تعداد زیادی از حاضران بلند میشود. در تمام مدت سخنرانی، حاضران، هم در حال گوشدادن به «درسهایی از قرآن» بودند و هم درحال خنده. معلوم بود که استاد قرائتی دارد سخن میگوید.
…
من درباره این مسئله قبلا مطالعه جامعی نکرده بودم اما پریشب رفتم نکتههایی یادداشت کردم که چیزی شد نزدیک به ۷۰ نکته. تا هرجایش را که رسیدم، اینجا میگویم و بقیه را شاید کتابش کردم.
مثل ما درمورد غریزه جنسی، مثل کسی است که جایی مهمان است، چراغ خاموش است و به جای اینکه برود از صاحبخانه بپرسد که کبریت کجاست، تمام آشپزخانه را به هم میریزد، آخرش هم پیدا نمیکند؛ درحالی که اگر میرفت از صاحبخانه میپرسید، راحت کبریت را پیدا میکرد. درمورد غریزه جنسی هم همینطور است. به جای اینکه از خالق حکیممان بپرسیم که ما در این مورد باید چه بکنیم و چه نکنیم، گیر کردهایم و نمیدانیم چه بکنیم.
من کشورهای غربی و اروپایی و آمریکایی زیاد رفتهام. همین ماه رمضان امسال هم آمریکا بودم. به نظرم این غربیها در کیفکردن از شهوت هم کلاه سرشان رفته؛ فکر میکنند خیلی آزادند و خیلی خوش هستند اما کلاه سرشان رفته. از نظر شما، افطاری بیشتر مزه میدهد یا شام؟ معلوم است که افطاری. اگر شما چند ساعت گرسنگی کشیده باشی، بعد بیایی بنشینی سر سفره غذا، این خیلی بیشتر بهات مزه میدهد. درباره شهوت هم همینطور است؛ کسی که دائم نگاهش این طرف و آن طرف بوده، زنهای مختلف را دیده، زن با مرد و مرد با زن اختلاط داشته، یک نگاه به این، یک خنده به آن و… این دیگر همسر خودش برایش هیچ لطفی ندارد، تکراری است؛ درصورتی که مؤمن از همسرش لذت میبرد؛ یک لذت عمیق.
تمرکز یک اصل است؛ نه تنها در این مورد، در عبادت هم شرط است. میگویند جلوی بازار، نماز نخوانید؛ چرا؟ چون هی آدم میرود و میآید و حواستان پرت میشود. در احادیث ما آمده است قاضی اگر کفشاش تنگ است، نباید قضاوت کند چون تمرکز ندارد و قضاوتاش درست نیست. در درسخواندن هم باید تمرکز داشت وگرنه چیزی یاد نمیگیریم.
نگه داشتن چشم، باعث میشود مرد زنش را با دیگران مقایسه نکند. آنوقت وقتی میآید خانه و زنش را میبیند، او را زیباترین زن دنیا میبیند چون زن دیگری را ندیده. حتی اگر نمره زنش ۱۳ هم باشد، برای او بهترین نمره است؛ برای همین است که در قرآن سفارش شده مردها و زنها نگاهشان را نگه دارند. به زنها هم توصیه شده زینتهایشان را آشکار نکنند. این باعث میشود زن خودش را به رقابت با زنهای دیگر نیندازد. معلوم است که اگر زنی بخواهد با ۲۰۰ تا زن دیگر رقابت کند (در زیبایی، در آرایش و در لباس) حتما شکست میخورد.
پس بهتر است ببینیم خالق ما در مورد سلامت خانواده و سلامت جنسی چه میگوید، آنوقت نه خیلی نیازی به کنگره داریم و نه تشکل و کمیسیون و شورای عالی و…
چرا زشت است؟
خالق میگوید خانواده قداست دارد. ۲ رکعت نماز فرد متاهل از ۷۰ سال عبادت انسان مجرد بالاتر است. خانواده باعث کمشدن جرم و جنایت میشود، باعث کاهش تنشها میشود. وضع اقتصادی آدمها را خوب میکند (برای بنده که به شدت جواب داد). در قرآن آمده است کسانی که با همسران خود رابطه زناشویی دارند را نباید ملامت کرد؛ «الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیرملومین»؛ درصورتی که در جامعه ما، یک چیزهایی رسم شده که خودمان تویش گیر کردهایم و هیچ ارتباطی هم به دین و قرآن ندارد. چرا زنی که بیوه شده نباید ازدواج کند؟ «نه، زشت است…» چرا زشت است؟ یا میگویند زن و شوهر در دوران عقد نباید نزدیکی داشته باشند. چرا؟ این را از کجا درآوردهاید؟ «نه، اینجا خانه پدرش است، خانه خاله است، خانه عمه است، نمیشود، زشت است…» کی گفته زشت است؟ این جوانها نیاز دارند به این موضوع، باید خانه هرکس که هست، برایشان اتاق خلوت بگذارید تا با هم باشند. زشتی ندارد، شرعا زن و شوهر هستند. ما یک لحاف کرسی را برداشتهایم و کردهایم «لنگ»، آنوقت میخواهیم آن را ببندیم به کمرمان! خب، معلوم است که نمیشود. «حج تمتع» را برای چی اسمش را گذاشتهاند حج تمتع؟ برای اینکه بعد از احرام شما بروید و از همسر شرعیتان «تمتع» بگیرید و لذت ببرید.
قرآن عبادت را باعث تقوا دانسته و تقوا را باعث فلاح. سوره مومنون را ببینید؛ «قدافلح المومنون، الذین هم فی صلاتهم خاشعون والذین هم عن اللغو معرضون…» تا آنجا که میفرماید در وصف مومنینی که به فلاح رسیدند؛ «والذین هم لفروجهم حافظون، الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیرملومین» (آیات ۱۶ – ۱ سوره مؤمنون). ببینید که در اینجا، خشوع و گریه در نماز را کنار استفاده از همسر گذاشته؛ دین و لذت جنسی. چقدر عالی و ظریف اینها را در کنار هم آورده.
از روی میخ بلند شوید!
بعضیها یک گیرهایی برای ازدواج گذاشتهاند که خیلی عجیب است؛ «اول لیسانسام را بگیرم، بعد…». در اسلام اینطوری نیست؛ بهرهبردن از همسر که لیسانس و دیپلم نمیشناسد. چرا وقتی شما تشنهای، نمیگویی اول لیسانسام را بگیرم، بعد آب بخورم؟! «اول دختر اول باید ازدواج کند، بعد دومی.» چه ربطی دارد؟ آمدیم و دختر اول هیچوقت نخواهد ازدواج کند. یک خانمی چند وقت پیش برای من نامه نوشت که از دست پدر و مادرم خیلی شاکیام؛ آن موقع که من پیشدانشگاهی بودم، خواستگارهای خوبی داشتم، نگذاشتند ازدواج کنم. حالا دانشگاهام را هم رفتهام اما دیگر خواستگار ندارم. ما روی میخ نشستهایم، هی میگوییم آخ! خب از روی میخ بلند شو، اینکه دیگر کمیسیون نمیخواهد! همانطور که حضرت لوط جلوی قوم منحرفش درآمد و گفت «الیس منکم رجل رشید؟» (سوره هود، آیه ۷۸)، ما هم درمورد این مسائل یک آدم رشید میخواهیم؛ کسی که صفشکنی کند.
در قرآن ۳۰بار کلمه «معروف» آمده، نصفش درمورد رفتار با همسر است. در اسلام، مرد در هر بار کامیابی از همسرش باید مایه بگذارد. در قرآن کیفر زن ناشزه (نافرمان) این است که اول موعظهاش کنید، اگر به راه نیامد، رختخوابتان را جدا کنید. این-یعنی پشتکردن به همسر و محرومکردن او از این مسئله- یک کیفر حساب میشود. اسلام میگوید هیچکس اجازه ندارد همسرش را معلق نگه دارد؛ یعنی باید تکلیفش را با او روشن کند؛ یا باید با او رابطه داشته باشد یا طلاقش بدهد.
پول نداشته باش، زن داشته باش
مشکلات اقتصادی هم نباید مانع ارضای صحیح غریزه جنسی شود. «الان پول ندارم زن بگیرم» یعنی چی؟ پول نداشتن یک مشکل است و همسرنداشتن یک مشکل دیگر. به خانمت بگو الان پول ندارم، حالا عقد کن تا بعدا برویم خانه خودمان (اینجاست که خانوادهها به هیچ وجه راضی نمیشوند و داماد بیچاره حتما باید خیلی چیزها را داشته باشد!). این قیدهایی که ما برای ازدواج درست کردهایم، به آن ضربه میزند. هیچ هم احتیاج به روانشناسی و جامعهشناسی ندارد. مگر تشنگی، روانشناسی و جامعهشناسی لازم دارد؟ نیاز به همسر هم مثل آب است. فرق آب با همسر چیست؟ پیامبر روی منبر داشتند سخنرانی میکردند، زنی بلند شد و گفت یا رسولالله، من شوهر میخواهم.
وسط سخنرانی، پیامبر حرفش را قطع کرد – آنقدر که موضوع مهم است – و گفت کی این زن را میگیرد؟ حالا الان اگر یک خانمی از این در بیاید تو و بگوید من شوهر میخواهم، دستگیرش میکنیم و تا نبریمش کلانتری، ولش نمیکنیم. مگر گناه کرده؟! این قیدها باید برداشته شود.
شما هر چیزی را از دین حذف کنید، فردا باید کنگرهاش را بگذارید. غریزه جنسی نیاز به آموزش ندارد، شما قیدها را بردارید، گیرها را برطرف کنید، اصلاح کنید، خودش راه خودش را پیدا میکند. خواب و خنده و خوراک و… مگر آموزش میخواهد؟!
دخترها از مسایل مادی ایراد نمی گیرند دلیل جواب رد دادن انها این است که به پسرهای این دوره زمونه نمیشه اعتماد کرد. شخصا به عنوان یک دختر وقتی در همه محیطهای اجتماعی پسران را در حال چشم چرانی و لاس زدن و … دیده ام و حتی یک ادم درست و حسابی سر راهم نبوده یا ازم خواستگاری نکرده چه طور می تونستم به کسی اعتماد کنم برای ازدواج؟ انقدر مسایل را یک طرفه و از دیدگاه خودتون نگاه نکنید. آقای قرایتی چرا یک بار در مورد مشکلات دخترا صحبت نمی کنن؟ برای همین مورد خانومی که مثال زدن چه راهکاری واقعا پیشنهاد می دن؟
چهارساله ازدواج کردم تو این چهار سال همش جنگ و دعوا بوده حتی سه بار هم همسرم را گذاشتم خونه باباش بهتر که نشده تازه بدتر شده الان هم برای بار چهارم حدود ۳/۵ ماه است که خونه باباشه این دفعه قراره از هم جدا شیم دیگه نمیتونم تحملش کنم ولی اون داره اذیت میکنه و نمیخواد جدا بشه پیش مشاور رفتیم حق را به من داده ولی قبول که نمیکنه مقصره تازه ول کنم نیست میگید من چکار کنم؟ از تنهایی خسته شدم غریزه جنسی شدیدا داره اذیتم میکنه ولی اونا اصلا براشون اهمیت نداره به من بگویید چه کنم؟ اگه خدایا ناکرده به گناه افتادم اون دنیا جواب میده؟ آقای قرائتی میدونم طلاق درست نیست میدونم خشم خدا در میاد ولی اینم میدونم که فقط همون خدا میدونه که من چی میگم و چی کشیدم لطفا مرا راهنمایی کنید / متشکرم
ای بابا آقای دکتر
من خونه برام فراهمه مشکل سربازی ندارم و همچنین مشکل کار هم ندارم. هر وقت صحبت می شود پدرم می گوید حالا مانده تا دکتری بگیرند!!! دارم تقریبا دیوانه می شوم! البته به ۳۰ سالگی برسد دیگر احتمالا تمایلی به ازدواج نخواهم داشت… یک نفر بیاید این حرفها را به خانواده ها بزند
سلام چطور میشه به اقای قرائتی نامه نوشت؟
بابا تو عالی هستی
سلام من ۲۴ سالمه و هنوز ازدواج نکردم از این موضوع خیلی ناراحتم چون غریزه جنسی ام کم شده اگر شرایط فراهم بود دلم می خواست در سن ۱۷ ۱۸ سالگی ازدواج می کردم ولی حیف که نشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام و درود خدا بر آقای ما محمد و خاندان و پاک تر از پاکش
سلام علیکم
تشریف بیارید بدون تکبر و برای خدا
خواهشمند هستم این دو پست را دقیق” باهم دیگر ” مطالعه نمایید:
http://nekah-sonnat.blogfa.com/post-10.aspx
http://nekah-sonnat.blogfa.com/post-9.aspx
بیایید کمی در مورد بالا رفتن سن ازدواج و مضراتش کمی بیشتر بدانیم و در مورد آن
بحث کنیم
در پناه خدا
سلام. آره من هم اگه جای آقای قرائتی میبودم همینارومیگفتم.ایشون بگن چقدرمثل ماجوونای امروزی بیپولی کشیده اند.من خودم دانشجویم وازیکی ازهمکلاسیهام خواستگاری کردم خونوادش میگن باید پول داشته باشی.توقعات دخترا رفته بالا.بالفرضم که سراغ دختری دیگه بریم اول اینکه باید ازش خوشمون بیاد آخه میخوایم یه عمرباهاش زندگی کنیم.دومش میپرسند پول داری یانه؟ البته حقم دارند.زندگی بی پول =فقر ومیدونید پیامبرمیگه فقر ایمان ادمومتزلزل میکنه.من برای خواهرم که خواستگاراومد پول نداشت ردش کردیم.این مسئله راجب همه ی دختراست.من خودم تا چندماه پیش به قدرت خداخیلی اعتقاد داشتم.اما الان نمازم وقرآنموترک کردم.برای ارضام استمنا میکنم.به عقیدم تاپول نباشه زندگی بیمعنیه. ایناروخداشاهده به چشمم دیدم وبه همین دلیل نمازو…ترک کردم .اینم که میگن خدا درست میکنه به عقیدم کشکه.البته برای بعضی افراد درست میکنه.وگرنه منم خیلی دوست دارم ازدواج کنم.اگه وجدان دارید اینو ثبت کنید ببینم آقای قرائتی چه راحلی دارند.
سلام حسن آقا
مساله درستی مطرح کرده اید، اما راه حل خوبی انتخاب نکرده اید. قرآن می فرماید: و کسانی که [وسیله] ازدواجی نمی یابند باید پاکدامنی پیشه کنند تا خدا آنان را از فضل خود توانگرشان سازد…
بهتر است پاکدامنی پیشه کنیم و در کنار آن از خدا، طلب گشایش کنیم. پروردگار عالم، وقتی ببیند بنده اش برای حفظ دین، به زحمت افتاده، راه حلی پیش پایش خواهد گذاشت. امتحان کنید.